درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم از مطالب این وبلاگ لذت ببرید!
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 52
بازدید کل : 57928
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


who is god?and Etc
سه شنبه 28 بهمن 1393برچسب:, :: 9:4 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

اگر این قرآن را بر کوه نازل می کردیم ، او را از ترس خدا خاشع و متلاشی شده می دیدی. حشر آیه ۲۱   *************************** ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏ هاى نفس او را مى‏ دانیم، و ما از شاهرگ (او) به او نزديكتريم ! ق آیه ۱۶   *************************** بسا چیزى را ناخوش داشته باشید كه آن به سود شماست و بسا چیزى را دوست داشته باشید كه به زیان شماست، و خدا مى ‏داند و شما نمى ‏دانید. بقره آیه ۲۱۶

*************************** و چون بندگان من از تو در باره‏ ى من بپرسند،بگو که من نزديکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم . بقره آیه ۱۸۶

*************************** نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارائی خود را در راه دوستی خدا به خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذاران و گدایان بدهد و هم خود را در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز بپا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کار زار و سختیها صبور و شکیبا باشد و بوقت رنج و تعب صبر پیشه کند کسانیکه بدین اوصاف آراسته اند آنها به حقیقت راستگویان و آنها پرهیزکارانند. بقره آیه ۱۷۷

*************************** اى کسانى که ایمان آورده‏ اید، از صبر و نماز کمک بگیرید که خداوند با صابران است.بقره آیه ۱۵۳   *************************** آیا ندانسته ای که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است می داند؟ هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه تن نیست مگز اینکه او چهارمین آنهاست، و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست، و نه کمتر از این و نه بیشتر . مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست. آنگاه روز قیامت آنان را به آنچه کرده اند آگاه خواهد گردانید. زیرا خدا به هر چیزی داناست. مجادله آیه ۷

*************************** مرا بخوانید تا به شما پاسخ دهم . غافر آیه ۶۰

*************************** خدایی جز او نیست، پس از درگاه او به کجا می روید؟ زمر آیه ۶

*************************** اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ اید! از رحمت خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مى‏ آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. زمر آیه ۵۳

*************************** آيا خدا براي بنده اش كافي نيست؟ زمر آیه ۳۶   *************************** اگر می خواهید مخاطبان به سوی شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازید! روح خشک و سنگین و بی لطافت، هیچ گاه در امر تربیت موفق نمی شود. مهربانی، دلسوزی و رقت قلب را در خود بپرورید تا مردم بی آن که شما متوجه شوید، در اطراف شما جمع گردند. آل عمران آیه ۱۵۹   *************************** قطعا بدترین جنبندگان نزد خداوند، کرها و لالهایی هستند که نمی اندیشند. انفال آیه ۲۲

*************************** چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسيده است‏، ايمان نياوريم‏،در حالى كه آرزو داريم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟!  مائده آیه ۸۴

*************************** بندگان رحمان‏ (خاص خداوند)،كسانى هستند كه با آرامش و بى‏ تكبّر بر زمين راه مى‏ روند؛وهنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‏ گويند (و با بى‏ اعتنايى و بزرگوارى مى‏ گذرند)؛ فرقان آیه ۶۳   *************************** از رحمت خدا مایوس نشوید،که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مایوس مى‏ شوند! یوسف آیه ۸۷

*************************** تمام اعمالی که انجام می دهیم، حتی اگر ذره ای و مثقالی باشد، به خودمان باز می گردد و بازتابش آنها را در زندگی خواهیم دید. زلزال آیه ۷

*************************** فرارسیدن قیامت در (بر اهل) آسمانها و زمین، سنگین و دشوار و گران است، فرا نرسد شما را مگر به یکباره و ناگاه و بدون آنکه شما را خبر دهد. اعراف آيه 187

*************************** او كسى است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مى‏ گیرد; و از آنچه در روز كرده ‏اید، با خبر است; سپس در روز شما را (از خواب) برمى‏ انگیزد; و (این وضع همچنان ادامه مى‏ یابد) تا سرآمد معینى فرا رسد; سپس بازگشت شما به سوى اوست; و سپس شما را از آنچه عمل مى‏ كردید، با خبر مى ‏سازد. انعام آیه ۶۰

*************************** دلها به یاد خدا آرام میگیرد. رعد آیه ۲۷

*************************** بدانيد زندگي دنيا تنها بازي و سرگرمي، و تجمل پرستي و تفاخر در ميان شما و افزون طلبي در اموال و فرزندان است . حدید آیه ۲۰

*************************** ما آيات (خود) را براي شما بيان كرديم شايد انديشه كنيد... حدید آیه ۱۷ منبع:jomalatziba.blogfa.com



جمعه 26 مهر 1398برچسب:, :: 9:38 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

یا باش و بهترین باش یا هرگز نباش



پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 19:38 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه می‌رفت و برمی‌گشت، با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان ابری بود، دختر بچه طبق معمول همیشه، پیاده به سوی مدرسه راه افتاد. بعدازظهر که شد، هوا رو به وخامت گذاشت طوفان و رعد و برق شدیدی گرفت.

 

مادر کودک که نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد، تصمیم گرفت که با اتومبیلش به دنبال دخترش برود، با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی که آسمان را مانند خنجری درید، با عجله سوار ماشینش شد و به طرف مدرسه دخترش حرکت کرد، اواسط راه ناگهان چشمش به دخترش افتاد که مثل همیشه پیاده به طرف منزل در حرکت بود، ولی با هر برقی که در آسمان زده می‌شد، او می‌ایستاد، به آسمان نگاه می‌کرد و لبخند می‌زد و این کار با هر دفعه رعد و برق تکرار می‌شد.

زمانی که مادر اتومبیل خود را کنار دخترک رساند، شیشه پنجره را پایین کشید و از او پرسید: چکار می‌کنی؟ چرا همین‌طور بین راه می‌ایستی؟ دخترک پاسخ داد: من سعی می‌کنم صورتم قشنگ به نظر بیاید، چون خداوند دارد مرتب از من عکس می‌گیرد!

یادمان باشد هنگام رویارویی با طوفان‌های زندگی، خدا کنارمان است؛ پس لبخند را فراموش نکنیم!

آسمان باران خدا لبخند


پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 19:25 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
پرده ی کعبه . . .
 

روی پـــــرده ی کعــبه ؛

این آیه حک شده اســت :

نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــيمُ

و مـــن . . . هنــــوز و تا همیشــه به همین یک آیــه دلخــوشــــم :

" بندگانم را آگاه کن که من بخشنده‌ی مهــــربانم ! "



پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 19:22 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
مغرور نشو
       

 

سبحان الله... الله اکبر ...


پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 19:20 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

 

 

تحقیقات نشان می‌دهد شته‌هایی که قادر به تولید کاروتنوئید در بدن خود هستند، در معرض نور می‌توانند حجم بیشتری از مولکول ATP را تولید کنند. آیا این حشرات کوچک اولین جانوران روی زمین با قابلیت فتوسنتز هستند؟

خبر آنلاین: تعداد انگشت ‌شماری از حیوانات را می‌شناسیم که با میکرو ارگانیسم‌ها یا گیاهان فتوسنتز کننده همزیستی دارند، اما این اولین ‌بار است که با نمونه‌ای برخورد می‌کنیم که مستقیما نور را دریافت می‌کند.

                       

به گزارش نیوساینتیست، تحقیقات نشان می‌دهد شته‌ها اگر در معرض نور قرار بگیرند، می‌توانند حجم تولید ATP (منبع زیستی انرژی) خود را افزایش دهند. البته این پژوهش توانایی این حشرات را در انجام فرآیند فتوسنتز در برابر نور به اثبات نمی‌رساند، اما می‌تواند در طول زمان محققان را به چنین نتیجه‌ای سوق دهد.

کاروتنوئیدها رنگدانه متداول در جلبک‌ها، باکتری‌ها و قارچ‌هایی هستند که می‌توانند نور را دریافت کرده و برای فرآیند فتوسنتز از آن استفاده کنند. در میان حشرات نیز تنها شته‌ها دارای ژنی هستند که می‌تواند به آنها توانایی تولید رنگدانه‌های کاروتنوئیدی را بدهد که رنگ سبز خاص این حشرات را ایجاد می‌کنند.

ماریا کاپوویلا و همکارانش در دانشگاه نیس فرانسه، با بررسی شته‌های دارای رنگدانه‌های کاروتنوئیدی و همنوعان آنها که فاقد این رنگدانه‌ها بودند، متوجه شدند تنها تولید ATP در معرض نور در گروهی افزایش پیدا می‌کند که دارای این رنگدانه‌ها هستند.

کاپوویلا می‌گوید: این تحقیق نشان می‌دهد شته‌ها می‌توانند ابزارهای فرایندی شبیه به فتوسنتز را در اختیار داشته باشند. کریستوفر هاو از دانشگاه کمبریج اضافه می‌کند: این آزمون نمی‌تواند وجود فرایند فتوسنتز را در شته‌ها اثبات کند، شاید نور در این حشرات به جای اینکه در این فرآیند به کار گرفته شود، نقشی غیر مستقیم را در تولید مولکول‌های ATP بازی می‌کند که هنوز شناخته نشده است.



پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 19:12 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

فتوسنتز (معادل فارسی: فروغ‌آمایی[۱]) فرآیندی زیست‌شیمی است که در آن، انرژی نورانی خورشید توسط گیاهان و برخی از باکتریها به انرژی شیمیایی ذخیره‌شده در مواد غذایی آن‌ها تبدیل می‌شود. کمابیش همهٔ ارگانیسم‌های روی زمین به آن وابسته‌اند. در عمل فتوسنتز، اندام‌هایی مانند برگ که دارای سبزینه هستند، کربن دی‌اکسید، آب و نور را جذب‌کرده و به کلروپلاست می‌رسانند. طی واکنش‌هایی که درون کلروپلاست انجام می‌گیرد، این مواد به اکسیژن و کربوهیدراتها تبدیل می‌شوند. تمامی اکسیژن کنونی موجود بر روی زمین، فرآوردهٔ فتوسنتز است. برخی از کربوهیدرات‌های مهم تولیدشده مانند گلوکز، می‌توانند به سایر مواد آلی، لیپیدها،نشاسته، سلولز و پروتئین تبدیل‌شوند که برای تبدیل‌شدن به پروتئین، نیاز به نیتروژن دارند. ژان باپتیست ون هلمونت، یکی از نخستین آزمایش‌های مربوط به فتوسنتز را انجام‌داد.

تمامی بخش‌های سبزرنگ گیاه، قادر به انجام عمل فتوسنتز هستند. مادهٔ سبز موجود در گیاهان که سبزینه یا کلروفیل نام‌دارد، آغازکنندهٔ واکنش‌های فتوسنتز است. فتوسنتز در اندام‌هایی که فاقد سبزینه هستند، انجام نمی‌گیرد. کلروپلاستها که در سلول‌های سبزینه‌دار گیاهان وجود دارند، محل استقرار مولکولهای سبزینه می‌باشند. سلول‌های برگ، بیشترین مقدار کلروپلاست را دارند و به‌همین دلیل، اندام اصلی فتوسنتز در گیاهان به‌شمار می‌آیند.

قدمت نخستین فتوسنتز به حدود ۳٫۵ میلیارد سال پیش باز می‌گردد که در آن واکنش، از هیدروژن و سولفید هیدروژن الکترونی به‌جای آب استفاده شده‌است. حدود یک میلیارد سال پیش، آغازیان با سیانوباکتری‌ها هم‌زیستی کردند که حاصل آن، به‌وجودآمدن کلروپلاست در گیاهان امروزی است.

نیاکان آب‌هایی که به‌عنوان منبع الکترونها در فرآیند فتوسنتز استفاده می‌شوند، سیانوباکتری‌های منقرض‌شده هستند. داده‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهد که تاریخ این رویداد به دورهٔ نخست زمین‌شناسی، میان ۲٫۴۵ تا ۲٫۳۲ میلیارد سال پیش و حتی بسیار بیشتر از آن باز می‌گردد.

پژوهشگران دانشگاه تل‌آویو در سال ۲۰۱۰ کشف‌کردند که زنبور سرخ آسیایی، با استفاده از رنگدانهای به‌نام زانتوپترین، نور خورشید را به برق تبدیل می‌کند. این شواهد علمی نشان‌داد که حیوانات نیز در فتوسنتز درگیراند.

تکامل

 

 

نمایی از واکنش فتوسنتز

حدود ۳ میلیارد سال پیش، تنها ۰٫۰۴% هواکرهٔ زمین را اکسیژن پوشانده‌بود. هواکرهٔ آن زمان بیشتر از نیتروژن، بخار آب و کربن دی‌اکسید تشکیل شده‌بود. موجودات زنده‌ای که در آن عصر می‌زیستند، فقط باکتری‌های بی‌هوازی بودند. باکتری‌هایی که بدون نیاز به اکسیژن، مواد آلی را به الکل یا اسید تبدیل می‌کنند و از این راه، انرژی به‌دست می‌آورند. چنین باکتری‌هایی که در هوا می‌زیستند، هم‌اکنون نیز روی زمین فراوان‌اند. حدود ۲٫۵ میلیارد سال پیش، موجودات زنده‌ای که قادر به‌انجام عمل فتوسنتز بودند، روی زمین پدیدار شدند و شروع به آزادسازی اکسیژن از آب کردند. تقریباً همهٔ اکسیژن هواکرهٔ کنونی، محصول فتوسنتز است.[۲]

گفته می‌شود که نخستین فتوسنتز در حدود ۳٫۵ سال پیش رخ‌داده و در آن واکنش، از هیدروژن و سولفید هیدروژن الکترونی به‌جای آب استفاده شده‌است.[۳] سنگوارههای یافت‌شده نمایان‌گر این هستند که فتوسنتز قدمتی ۳٫۴ میلیارد ساله دارد.[۴] حدود ۲٫۴ میلیارد سال پیش، سیانوباکتری‌ها با آزادسازی اکسیژن، ظاهر زمین را به‌طور دائم تغییردادند.[۵] حدود یک میلیارد سال پیش، آغازیان با سیانوباکتری‌ها هم‌زیستی کردند[۶] که حاصل آن، به‌وجودآمدن کلروپلاست در گیاهان امروزی است.[۷]

معادله شیمیایی فتوسنتز به‌شکل زیر است:[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]

6CO۲ + 6H۲O + Light → C۶H۱۲O۶ + 6O۲

اکسیژن + گلوکزنور + آب + کربن دی‌اکسید

هم‌زیستی و منشأ کلروپلاست

 

 

کلروپلاست دیسههایی دارای سبزینه هستند که در سیتوپلاسم یاختههای گیاهی یافت می‌شود. این نگاره، کلروپلاست را در گیاه آویشن نشان می‌دهد.

بسیاری از آبزیان از جمله مرجانها، اسفنج‌ها و شقایق‌های دریایی با جلبکهایی که عمل فتوسنتز را انجام می‌دهند، رابطهٔ هم‌زیستی دارند.[۱۳] این هم‌زیستی احتمالاً به‌دلیل کالبدشناسی سادهٔ این جانداران می‌باشد. علاوه بر این، چندی از نرم‌تنان با کلروپلاست جلبک‌ها هم‌زیستی دارند و غذای آن را در بدن خود ذخیره می‌کنند. تغذیه از این جلبک‌ها، نیاز نرم‌تنان به چندین ماه مواد غذایی را برطرف می‌کند.[۱۴][۱۵] برخی از ژنهای درون هستهٔ سلول‌های گیاهی در نرم‌تنان با تکثیر کلروپلاست، پروتئین لازم برای زنده‌ماندن جاندار را تأمین می‌کند.[۱۶]

اشکال هم‌زیستی ممکن‌است بتواند منشأ کلروپلاست را توضیح‌دهد. سلول‌های گیاهان که کلروپلاست دارند، شباهت زیادی به انواع سیانوباکتری‌ها دارند، از جمله از جهت دارای بودن کروموزومهای دایره‌ای شکل، ریبوزیمهای پروکاریوتی و برخی از پروتئینهای مشارکت‌کننده در عمل فتوسنتز.[۱۷][۱۸] طبق نظریه درون همزیستی، اولین سلول‌های گیاهی حاصل به کار گرفته شدن باکتریهای مشارکت‌کننده در عمل فتوسنتز توسط سلول‌های اولیهٔ یوکاریوتی هستند. باتوجه به این نظریه، کلروپلاست‌ها باکتری‌هایی هستند که با زندگی درون سلول‌های گیاهی مانند سازگار هستند. دی‌ان‌ای کلروپلاست، جدا از دی‌ان‌ای هستهٔ سلول‌های گیاهی، شبیه دی‌ان‌ای سیانوباکتری‌ها است.[۱۹]

سیانوباکتری‌ها و تحول فتوسنتز

توانایی استفاده از آب به‌عنوان منبع الکترونها در فرآیند فتوسنتز ریشهٔ تاریخی مشترکی با سیانوباکتری‌های منقرض‌شده دارد. داده‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهد که تاریخ این رویداد به دورهٔ نخست زمین‌شناسی، میان ۲٫۴۵ تا ۲٫۳۲ میلیارد سال پیش و حتی بسیار بیشتر از آن باز می‌گردد.[۲۰] شواهد موجود از مطالعات سنگ‌های رسوبی نشان می‌دهد که زندگی در ۳٫۵ سال پیش روی زمین وجود داشته‌است. اما در آن عصر، فتوسنتز تکامل پیدا نکرده بوده‌است و اکسیژن زیادی زمین را نپوشانده بود. با این حال، داده‌های سنگواره‌شناسی نشان می‌دهد که حدود دو میلیارد سال پیش، انواع سیانوباکتری‌ها، در عصر پروتروزوئیک (حدود ۲٫۵ میلیارد تا ۵۴۳ میلیون سال پیش) و مزوزوئیک (حدود ۲۵۱ تا ۶۵ میلیون سال پیش) می‌زیستند. اعتقاد بر این است که سیانوباکتری‌ها هم‌اکنون باقی‌مانده‌اند و اهمیت بسیاری برای اکوسیستمهای دریایی دارند.[۲۱]

پژوهشگران دانشگاه تل‌آویو در سال ۲۰۱۰ کشف‌کردند که زنبور سرخ آسیایی، با استفاده از رنگدانهای به‌نام زانتوپترین، نور خورشید را به برق تبدیل می‌کند. این شواهد علمی نشان‌داد که حیوانات نیز در فتوسنتز درگیراند.[۲۲]

آزمایش ون‌هلمونت

یونانیان باستان معتقد بودند که خاک، تمام نیازهای گیاه را برطرف می‌کند. حدود ۳۰۰ سال پیش، دانشمندی بلژیکی به‌نام ژان باپتیست ون هلمونت، این عقیدهٔ یونانیان باستان را آزمایش‌کرد.[۲۳] او یکی از نخستین آزمایش‌های مربوط به فتوسنتز را انجام‌داد.[۲] او قلمهٔ بیدی را در مقداری خاک کاشت و خاک را به‌مدت پنج سال با آب باران آبیاری کرد. و متوجه شد که وزن خاک در این مدت تغییری نکرد اما بر وزن گیاه افزوده شد.[۲] ون هلمونت از این آزمایش دونتیجهٔ درست و نادرست گرفت: نتیجه درست این بود که گیاه بیشتر مواد موردنیاز خود را از خاک به‌دست نمی‌آورد. نتیجهٔ نادرست نیز این بود که گیاه بیشتر مواد مورنیاز خود را از آب به‌دست می‌آورد. البته او در نتیجه‌گیری نهایی دچار اشتباه‌شد؛ چون وزن کربن دی‌اکسیدهای مصرفی در طی پنج سال را درنظر نگرفته‌بود.[۲۴]

اندام‌های مؤثر

 

 

ساختار کلروپلاست:
۱. غشای خارجی
۲. فضای میان غشایی
۳. غشای داخلی
۴. استروما (مایع آبی)
۵. مجرای ثایلاکوید
۶. غشاء و فرآیندهای غشایی ثایلاکوید
۷. گرانوم (تودهٔ ثایلاکوید)
۸. ثایلاکوید (لایه)
۹. نشاسته
۱۰. ریبوزوم
۱۱. دی‌ان‌ای پلاسما
۱۲. گلبول پلاسما

همهٔ بخش‌های سبز گیاهان، مانند برگها، ساقهها و کاسبرگها، فتوسنتز انجام می‌دهند. بخش‌هایی از گیاه مانند ریشه که نور به آن‌ها نمی‌تابد، سبزینه ندارند و فتوسنتز انجام نمی‌دهند.[۲۵] مادهٔ سبز موجود در گیاهان که سبزینه یا کلروفیل نام‌دارد، آغازکنندهٔ واکنش‌های فتوسنتزی است. بخش‌هایی از گیاه که سبزینه ندارند، فتوسنتز انجام نمی‌دهند.[۲۶]

محل انجام فتوسنتز در گیاهان، کلروپلاست نام‌دارد و در آن، مولکول‌های سبزینه وجود دارند. مولکول‌های سبزینه که سبزرنگ هستند، نور خورشید را جذب می‌کنند و به‌این ترتیب، واکنش‌های فتوسنتزی آغاز می‌شود. سلولهای برگ‌ها، بیشترین تعداد کلروپلاست‌ها را دارند. مولکول‌های سبزینه، بیشتر نور آبی و قرمز را جذب‌کرده و نور سبز را منعکس می‌کنند؛ به همین دلیل، سبزینه سبزرنگ دیده می‌شود.[۲۵]

گلبرگهای رنگین، سبز نیستند و سبزینه ندارند. مواد رنگین موجود در گلبرگ‌ها، توجه حشرات را به خود جلب‌کرده و حشرات، گرده‌افشانی می‌کنند. حتی برخی از گیاهان که برگ‌های قرمز دارند نیز از انجام فتوسنتز در برگ‌ها عاجزند. برخی از گیاهان، برگ‌های ابلق دارند؛ یعنی بخشی از برگ، سفید و بخشی دیگر سبز است. در بخش‌های سفید برگ نیز سبزینه وجود ندارد؛ بنابراین، در این بخش‌ها فتوسنتز انجام نمی‌گیرد. رشد گیاهان دارای برگ‌های ابلق، آهسته‌تب ای گیاهان دیگر است؛ چون میزان فتوسنتز در برگ‌های آن‌ها کم‌تر است.[۲۷]

سلول‌های روپوست بالایی و پایینی در بسیاری از گیاهان، کلروپلاست ندارند (البته در برخی گیاهان، این سلول‌ها دارای کلروپلاست هستند؛ سلول‌های نگهبان روزنه نیز در همهٔ گیاهان، کلروپلاست دارند).[۲۸] [۲۹] برگ‌ها ویژگی‌هایی دارند که توانایی آن‌ها را برای انجام فتوسنتز به حداکثر می‌رساند:

  • کلروپلاست‌های فراوان دارند.
  • فقط چند لایهٔ ضخیم دارند؛ بنابراین، نور می‌تواند به      لایه‌های زیرین برسد.
  • سطحی وسیع دارند که به جذب نور کمک می‌کند.[۲۹]

چرخهٔ کلوین

گیاهان با استفاده از سبزینه در روند فتوسنتز، انرژی نورانی خورشید را در مولکولهای کربوهیدراتها از جمله گلوکز ذخیره می‌کنند. در این روش، کربن دی‌اکسید به شکل غیرمنظم با هوا، آب و خاک ترکیب می‌شود. این چرخه را چرخه کلوین می‌نامند که تنها چرخه‌ای است که C۳ در آن دخالت دارد.[۳۰] چرخهٔ کلوین، یک چرخهٔ زیست‌شیمی است که در شامل فرایندهای اکسایش و کاهش است و تنها در کلروپلاست موجوداتی که عمل فتوسنتز را انجام می‌دهند رخ می‌دهد. این چرخه توسط ملوین کالوین، و در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی پیشنهاد شد.[۳۱]

روند

عمل فتوسنتز به‌کل در چهار مرحلهٔ زیر انجام می‌گیرد:[۳۲]

مرحله

توضیحات

مقیاس زمانی

۱

انتقال انرژی به سبزینه

فمتوثانیه به پیکوثانیه

۲

انتقال الکترون در واکنش‌های   فتوشیمیایی

پیکوثانیه به نانوثانیه

۳

زنجیرهٔ الکترونی

میکروثانیه به میلی‌ثانیه

۴

تولید محصولات

میلی‌ثانیه به ثانیه

بهره‌وری و فرآورده‌ها

 

 

تصویر پراکندگی جهانی فتوسنتز، از جمله فیتوپلانکتونهای اقیانوسی و پوشش گیاهی

زندگی انسان‌ها و حیوانات به‌شکل مستقیم و غیرمستقیم به زندگی گیاهان وابسته‌است.[۳۳] کارایی گیاهان در تبدیل انرژی نور به انرژی شیمیایی معولاً بین ۳ تا ۶ درصد است.[۳۴] البته کارایی فتوسنتز گیاهان مختلف متفاوت‌بوده و با تنظیم عواملی نظیر شدت نور، دما، میزان کربن دی‌اکسید هوا و آب می‌توان این درصد را از ۰٫۱% تا ۸% تغییر داد.[۳۵]

اکسیژن و گلوکز فرآورده‌های فتوسنتز هستند؛ اما گلوکز می‌تواند به سایر مواد آلی از جمله نشاسته و سلولز تبدیل‌شود.[۳۶] بخشی از مولکول‌های گلوکز توسط خود گیاه مصرف می‌شوند اما گلوکزهای اضافی در کلروپلاست به هم متصل شده و به نشاسته تبدیل می‌گردند.[۲۹] مولکول‌های گلوکز در گیاهان می‌توانند پس از تغییراتی به لیپید تبدیل شوند. پروتئینها نیز از تغییر مولکول‌های گلوکز به‌وجود می‌آیند، اما گلوکز برای تبدیل‌شدن به پروتئین، نیاز به نیتروژن دارد.[۳۶]

گلوکز در کلروپلاست ذخیره نمی‌شود، چون مولکول بسیار کوچکی است و به‌راحتی در آب حل می‌شود؛ بنابراین، می‌تواند با سایر مواد محلول در آب ترکیب شود. در مقابل، نشاسته مولکولی بسیار بزرگ است (شامل صدها یا هزاران مولکول گلوکز) و در آب حل نمی‌شود؛ بنابراین، برای ذخیره‌شدن مناسب است. نشاسته فقط در بخش‌های سبزرنگ گیاه مانند برگ که کلروپلاست دارند، ذخیره نمی‌شود. مولکول‌های کربوهیدراتها می‌توانند از راه به‌سمت ریشه بروند و در آن‌جا به نشاسته تبدیل‌شوند. بنابراین، در ریشه نیز با این که کلروپلاست وجود ندارد، نشاسته ذخیره می‌شود. در میوهها و دانهها نیز نشاسته می‌تواند ذخیره‌گردد.[۳۷]

عوامل مؤثر

 

 

شدت گاز کربن دی‌اکسید در فتوسنتز

شدت فتوسنتز به میزان کربن دی‌اکسید هوا، دما و شدت نور بستگی‌دارد. این نتیجه‌گیری حاصل پژوهش‌های دونفر با نام‌های بلکمن و اسمیت بوده‌است.[۳۸][۳۹]

یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در میزان و شدت فتوسنتز، مقدار گاز کربن دی‌اکسید است.[۴۰] به‌طور معمول، کربن دی‌اکسید ۰٫۰۳٪ از هواکره زمین را می‌پوشاند. (هوا، شامل حدود ۲۱٪ اکسیژن و ۷۸٪ نیتروژن است.)[۴۱] هرچه میزان کربن دی‌اکسید هوا افزایش‌یابد، شدت فتوسنتز نیز افزایش می‌یابد.[۴۲] اما این افزایش محدودیت نیز دارد؛ اگر درصد کربن دی‌اکسید هوا بیش از ۰٫۱۴ شود، دیگر در شدت فتوسنتز تأثیری ندارد و سرعت آن را افزایش نمی‌دهد.[۴۱]

برای انجام عمل فتوسنتز، آنزیمهای متعددی فعالیت می‌کنند که سرعت آن را تا حد زیادی افزایش می‌دهند. کاهش دما تا ۱۵ درجهٔ سلسیوس، سبب می‌شود سرعت واکنش‌های آنزیمی درون سلول‌ها کاهش‌یابد و در نتیجه، فتوسنتز آهسته‌تر صورت‌گیرد.[۴۳] در دماهای بالاتر از ۳۵ درجهٔ سلسیوس نیز سرعت فتوسنتز کاهش می‌یابد، زیرا آنزیم‌ها در این دما، ساختار سه‌بعدی خود را از دست‌داده و آسیب می‌بینند. در دمای ۳۵ درجهٔ سلسیوس، شدت فتوسنتز به حداکثر می‌رسد.[۴۱]

وجود انرژی نورانی خورشید برای انجام عمل فتوسنتز، امری ضروری است و بدون وجود نور، فتوسنتز انجام نمی‌گیرد.[۴۴] طی عمل فتوسنتز، انرژی نورانی خورشید به انرژی شیمیایی ذخیره‌شده در گیاهان تبدیل می‌شود. نور آبی و قرمز، بهترین نور برای انجام فتوسنتز می‌باشد. از سوی دیگر، گیاهانی که در آب‌های عمیق رشد می‌کنند، نور سبز را جذب می‌کنند. گیاهان به‌طور متوسط، روزانه ۱۲–۱۰ ساعت نور دریافت می‌کنند؛ درختان دیگری با جذب نور بیشتر نیز دیده شده‌است؛ به‌عنوان مثال، برخی از درختان سیب هجده روز مداوم نور دریافت می‌کنند.[۴۵] علاوه بر این، هرچه شدت نور افزایش‌یابد، سرعت فتوسنتز نیز افزایش می‌یابد. اما این‌جا نیز مانند کربن دی‌اکسید هوا محدودیت وجود دارد؛ یعنی با افزایش شدت نور، سرانجام به‌جایی می‌رسیم که دیگر سرعت فتوسنتز افزایش نمی‌یابد.[۴۱]

آب یکی از مواد اولیه برای انجام واکنش فتوسنتز است و بدون وجود آن، فتوسنتز هرگز صورت نمی‌گیرد. آب با نفوذ به‌درون ریشه گیاه، وارد برگها می‌شود یا بخار آب، از راه روزنه درون برگ‌ها نفوذ می‌کند.[۴۶



پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 18:23 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
 
       

 

 

 



پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 18:17 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
در دلت با خدا سخن بگو . . .
 

چشمهايت را ببند ، در دلت با خدا سخن بگو ، به همان زبان ساده ي خودت سخن بگو ؛
هرچه ميخواهي بگو ، او ميشنود . . .
شايد بخواهي تورا ببخشد ، يا آرزويي داري ، شايد دعايي براي يک عزيز و يا شکرش ،
بــگو ميشنود . . .
اين لحظه ي زيبا را براي خودت تکرار کن ؛ پــرواز دلـت را حـس خواهـي کـرد . . .



چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 8:56 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
اعتماد

 

 

         

 





چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 8:47 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

 

 

 گناه
 
       

 


رفت خدمت امام صادق(ع)، گفت: "آقا هرشب می خوام نماز شب بخونم، نمیشه"فرمود: "قیدک ذنوبک!" یعنی گناها تو رو زنجیر کرده، این پاتو قید کرده.. کار ِ گناهه والا خستگی نیست!اون خستگیه گناهه که پدر آدمو در میارهاگر آدم گناه نکنه، اصن خسته نیست! عاشقه!ما عاشق نیستیم.. ...


چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 8:45 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
یتیم... یتیم ... یتیم
 
       

 

فاما الیتیم .. فلا تقهر

 

آه از یتیمان




چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 8:44 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
 توبه
 
       

 





چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 8:43 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
بخشش
 
       

 





چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 8:35 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
  •  

    تصاويري بسيار زيبا و حيرت انگيز از مراحل رشد جنين در انسان +عكس

     نيلسون (Lennart Nilsson) دوازده سال از عمر خود را صرف تهیه تصاویری از رشد نوزاد درون رحم کرد. این تصاویر باورنکردنی با استفاده از دوربین های معمولی مجهز به لنز ماکرو و همچنین میکروسکوپ الکترونی گرفته شده است. در این تصاویر مراحل رشد نوزاد از ابتدای لقاح تا کامل شدن جنین و تبدیل به یک نوزاد را می بینیم

     

    ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ » ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ

    سوره مومنون

     

    پس او را به صورت نطفه ای[(عصاره ای از مواد اولیه زمین)] در قرارگاهی استوار [، رحم،] قرار دادیم. آن گاه نطفه را علقه [،خون بسته،] کردیم. سپس علقه را مضغه [، نظیر گوشت جویده] شده ساختیم. آن گاه مضغه را [به] استخوانها [ی نرم] تبدیل کردیم. پس بر استخوانها گوشت پوشاندیم. سپس او را  آفرینشی دیگر دادیم. پس آفرین بر خدا! و پرخیر و برکت است او که نیکوترین آفرینندگان است.

     

     
           
     
  •  


دو شنبه 28 مرداد 1398برچسب:, :: 22:36 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

یا باش و بهترین باش یا هرگز نباش



دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 22:32 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

منابع كنكور كارشناسي ارشد ژنتيك انساني سال 93 - 1392

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                       

دروس امتحاني و ضريب 

نام كتب معرفي شده توسط وزارت بهداشت 

مولفين و مترجمين 

ژنتيك ( پايه , مولكولي , پزشكي و انساني )(4)

اصول ژنتيك پزشكي

ژنتيك مولكولي پزشكي ( در هزاره سوم جلد 1و2)

Medical Molecular Genetics

Principles of Genetics

ترجمه و تاليف دكتر محمدرضا نور دلويي – Emery – ويرايش سيزدهم ( چاپ 1388 ) انتشارات جامعه نگر

تاليف: دكتر محمد رضا دلويي انتشارات سامرو

Last edition

Hoffee, Patrica A.

بيوشيمي

(2)

Principles of Biochemistry

Text book of Biochemistry

Biochemistry

استفاده از كتب فارسي تاليفي كه سرفصل آنها متناسب با رفرانسهاي فوق باشد بلامانع است.

Lehninger

Devlin

Stryer

زيست شناسي سلولي و مولكولي

(2)

بيولوژي سلولي و ملكولي

بيولوژي سلولي و مولكولي

Molecular cell biology

دكتر احمد مجد – دكتر سيد محمد علي شريعت زاده

دكتر رسول صالحي

H. Lodish و همكاران

زبان عمومي

(2)

1- Reading and thinking in English

2- Reading  through Interaction

3- Expanding Reading skills

4- Developing Reading skills

5- Mosaic 1 Reading  ( intermediate – high intermediate )



دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 22:30 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

درس ژنتیک:

استانسفیلد – ژنتیک آساد – تامارین – کتاب تست دکتر سهرابی جلد 1 و 2 ( اگر جزوه ژنتیک دکتر سهرابی را از دانشجویان دانشگاه آزاد کرج و یا دانشگاه آزاد قم هم پیدا کریدید حتما بخوانید ) – ژنوم 3 – ژنتیک سیدنا – من ویرایش نهم کتاب genes  را هم پیشنهاد می کنم ( ترجمه شده )  -ژنتیک پزشکی تامپسون - کلونینگ ژن و تجزیه وتحلیل DNA تی ا براون -

درس زیست شناسی سلولی و مولکولی :

 زیست شناسی سلولی و مولکولی مجد – لودیش – زیست شناسی سلولی و مولکولی مریم خالصی

درس بیوشیمی :

بیو شیمی لنینجر یا بیوشیمی استرایر – مروری بر بیوشیمی دکتر پناهی – بیوشیمی شهبازی ملک نیا

درس بیو فیزیک:

 بیوفیزیک انتشارات سنجش - زیست پرتوی انتشارات پیام نور -

میکروبیولوژی:

میکروبیولوژی جاوتز – میکروبیولوژی زینسر - میکروبیولوژی انتشارات پوران پژوهش - دکتر آموزگار

زبان تخصصی – کتاب خاصی را نمی توان معرفی کرد اما یکی از مدیران وبلاگ نوشتن یک کتاب مفید برای این درس را به پایان رسانده و در صورت انتشار خبر آن در وبلاگ درج خواهد شد .



دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 22:6 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

خدایا از خودم خسته شدم.... از خودم و خودیتم

پرهامو خودت باز کن ... تا دوباره تو آسمونت بپرم



دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 21:57 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

خدا تنها روزنه ی امیدی است که هیچگاه بسته نمی شود...

تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد...

با پای شکسته هم می توان سراغش رفت...

تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر می خرد...

تنها کسی است که وقتی همه رفتند، می ماند...

وقتی همه پشت کردند، آغوش می گشاید...

وقتی همه تنهایت گذاشتند ، محرمت می شود...

و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد، نه با تنبیه کردن...



دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 21:53 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

يك جمله ی زیبا از طرف خدا :

قبل از خواب دیگران را ببخش ؛

و من قبل از اینکه بیدار شوید ، شما را بخشیده ام



دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 21:50 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
 
 
 
خداي تو و يوسف يکيست ...
 

يوسف مي دانست که تمام درها بسته اند ؛

اما بخاطر خدا و تنها به اميد او ،

به سوي درهاي بسته دويد و تمام درهاي بسته برايش باز شد ...

اگر تمام درهاي دنيا هم به رويت بسته شدند ؛

تو هم بخاطر خدا و با اعتماد به او ، به سوي درهاي بسته بدو ،

چون :

خــداي تــو و يوســف يکـيــسـت ...



چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 10:24 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

مقدمه

تمامی گیاهان شاخه لیکوپودیوفیتا (پنجه گرگیان) دارای دو نسل گامتوفیتی و اسپورفیتی هستند. پیکر رویشی گیاه به نسل اسپوروفیت آن تعلق داشته و متشکل از ریشه ، ساقه‌های هوایی و برگهای کوچک (میکروفیل) هستند. تعدادی از زواید برگی تغییر شکل داده و به صورت اعضای زایشی یا اسپوروفیل درمی‌آیند. هاگدانها در پای اسپوروفیلها قرار گرفته و ممکن است ایجاد میکروسپور و یا مگاسپور و یا ایجاد یک نوع هاگ نمایند.


تصویر



در برخی از گونه‌ها هر دو نوع میکروفیلهای بارور دارای کلروفیل بوده و فتوسنتز کننده هستند و در گروهی دیگر زواید برگی بارور فلس مانند و غیر فتوسنتز کننده‌اند. مجموع آنها عضو مخروط مانندی را که استروبیل خوانده می‌شود و در انتهای ساقه‌های هوایی قرار می‌گیرد بوجود می‌آورند. گامتوفیتهای واجد کلروفیل غالبا اتوتروف و گامتوفیتهای فاقد کلروفیل معمولا ساپروفیت هستند.
 

مشخصات شاخه پنجه گرگیان

اسپوروفیت این گیاهان کم و بیش با تقسیمات دو گانه می‌باشند. ریشه و ساقه در آنها کاملا تمایز یافته و مشخص هستند برگها به صورت میکروفیل و شامل یک رگبرگ غیر منشعب می‌باشند. سیستم آوندی از تراکئید و آبکش تشکیل یافته است. هاگدانها در نزدیکی یا در پای میکروفیلها ظاهر شده، جور هاگ یا ناجور هاگ هستند. گامتوفیت در روی سطح خاک و یا در زیر خاک تشکیل می‌گردد. این شاخه به 2 رده به اسامی لیکوپودیوپسیدا و ایزوتوپسیدا تقسیم می‌گردد.
 

رده لیکوپودیوپسیدا

گیاهان چند ساله ، خشکی‌زی یا اپی‌فیت با شاخه‌های کم و بیش مشخص و انشعابات دو گانه‌اند. برگها کوچک و ساده ، فاقد و یا واجد فقط یک رگبرگ و بدون لیگول می‌باشند. اعضای این رده جور هاگ بوده و هاگدان آنها در پای برگ ظاهر شده و مجموعا به صورت خوشه یا سنبله به نظر می‌آیند.

پروتال زیرزمینی و اغلب ساپروفیت و همراه با میکوریزهاست. گیاهان این رده در یک راسته به نام لیکوپودیالس که از یک خانواده به نام لیکوپودیاسه تشکیل یافته طبقه بندی می‌شوند. دو جنس لیکوپودیوم و مارزبان در این خانواده جای دارند. تاکنون هیچ یک از گیاهان متعلق به این رده در ایران شناخته نشده‌اند.



تصویر

 

رده ایزوتوپسیدا

گیاهان چند ساله خشکی‌زی ، آبزی و یا اپی‌فیت هستند. ساقه‌های آنها با انشعابات دو گانه و راست یا گسترده در سطح زمین (مانند Selayginella) و یا کوتاه و تکمه مانند (نظیر Isoetes) می‌باشند. در جنس سلاژنیلا برگها کوچک و به صورت میکروفیلهای واجد یک رگبرگ میانی غیر منشعب و دارای لیگول هستند. در جنس Isoetes برگها طویل و باریک ، در قاعده قاشقی شک و دارای لبه غشایی و لیگول دارند.

این گیاهان ناجور هاگ بوده و هاگدانها در پای میکروفیلها قرار دارند. در جنس سلاژنیلا هاگدانها و اسپوروفیلها ایجاد استروبیل چهار وجهی نموده‌اند. اعضای این رده دو نوع پروتال ایجاد می‌کنند. پروتال حاصل از مگاسپور ایجاد آرکگون و پروتال حاصل از میکروسپور ایجاد آنتریدی می‌نمایند. همواره فقط یکی از آرکگونهای حاصل در پروتال ماده تلقیح و ایجاد زیگوت می‌نمایند.
 

ویژگیهای مهم پنجه گرگیان

در پنجه گرگیان ، هاگها در نزدیکی محور اسپوروفیلهای (برگها) یا روی آنها قرار دارند. اسپوروفیلها در انتهای شاخه‌های قائم جمع می‌شوند و اندام مخروطی (استروبیل) را بوجود می‌آورند و پنجه گرگیان جور هاگ و ناجور هاگ گامتوفیت پنجه گرگ ممکن است بی رنگ و زیرزمینی باشد ولی گامتوفیت انواع دیگر اتوتروف است. گامتوفیت سلاژنیل درون هاگ رشد می‌کند. هاگهای برخی انواع سلاژنیل انواع سلاژنیل تا مرحله رسیدن گامتوفیت و لقاح در استروبیل باقی می‌مانند. دستگاه آوندی ساقه پنجه گرگیان شبیه دستگاه آوندی ریشه نهاندانگان است.
 

اهمیت اقتصادی شاخه لیکوپودفیتا

گیاهان این شاخه نیز از اهمیت اقتصادی کمی برخوردار بوده و فقط تعدادی از گونه‌های متعلق به جنس Selaginella به عنوان گیاهان زینتی پرورش داده می‌شوند.
 

محل رشد و تکثیر

غالب گیاهان شاخه لیکوپودیوفیتا در مناطق استوایی و حاره و معدودی از آنها در منطقه معتدله گسترش دارند. هیچ یک از آنها بطور خودرو در ایران نمی‌رویند.
 



چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 10:13 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

دید کلی

سرخسها گروهی از گیاهان نهانزاد آوندی هستند. سرخسهای کنونی گروهی تکامل یافته‌ترین گیاهان از این گروه هستند. رشد برگ در سرخسها نسبتا کامل و مدوام و ریزوم آنها پایا است. در سرخسها مثل سایر نهانزادان آوندی تولید گیاه برگدار با تشکیل تخم آغاز می‌شود و بنابراین با اسپوروفیت مطابقت دارد.



تصویر

 

ریشه سرخسها

ریشه سرخسها همیشه نابجا و نازک بوده، قطر آن از 2 تا 3 میلیمتر تجاوز نمی‌کند. ریشه‌های نابجا علاوه بر سطح ریزوم روی دمبرگ سرخسها نیز می‌روید. در برش عرضی استوانه آوندی ریشه در سرخسها ، دو دسته |آوند آبکشی متناوب با دو دسته آوند چوبی به شکل مثلث که در پایه به یکدیگر متصل هستند و در بین آن دو فضایی برای پارانشیم مغزی وجود ندارد دیده می‌شود. بعد از آوندها لایه دایره محیطیه که سلولهای آن متناوب با سلولهای آندودرمی هستند و سپس پارانشیم پوستی ریشه قرار دارد. پارانشیم پوستی را از خارج لایه کرک زا در نقاط مختلف آن کرکهای عریض و طویل کشنده (به جای اپیدرم) دیده می‌شود محصور می‌سازد.
 

ساقه سرخسها

سرخسها ریزوم دارند و ریزوم در سال یک ساقه هوایی تولید می‌کند که حامل برگهای بزرگی است. ساقه سرخسها ، به استثنای بعضی گونه‌های نادر مناطق حاره ، همیشه زیرزمینی و به صورت ریزوم است. ریزوم سرخس تریکومانس آلاتوم که سرخسی کوچک است، دارای ساقه نازک با ساختاری ساده و یک استوانه مرکزی است. در برش عرضی ریزوم این سرخس بخشهای زیر دیده می‌شود. طبقه اپیدرم ، منطقه فیبر پوستی ، پارانشیم پوستی ، لایه آندودرم ، دایره محیطیه ، آوندهای غربالی ، وجود یک ردیف سلول پارانشیمی در زیر حلقه بافت آبکش ، دسته‌های چوبی مرکب از تراکئیدهای دارای تزئینات مارپیچی نردبانی که کم و بیش همراه با عناصر پارانشیم چوبی‌اند.
 

برگ سرخسها

برگ سرخس فروند نامیده می‌شود. برگها نسبت به ساقه بزرگند و اثر برگی آنها که اهمیت زیاد دارد، در محل تشکیل در استوانه مرکزی ساقه یا حتی در قطعات آن چاله‌ای ایجاد می‌کند. برگ سرخسها دارای 2 ویژگی هستند. حالت پیچیده برگ قبل از باز شدن. برگ جوان به صورت دسته عصا پیچیده است و رشد نامحدود آن.

برگها در سرخسها مستقیما از ریزوم جدا شده و رشد و توسعه آنها معمولا چندین سال طول می‌کشد. رشد برگ بوسیله مریستمی که در نوک و راس آن قرار دارد صورت گرفته و دمبرگ یا پایه آن نیز تقریبا همان ساختار تشریحی ریزوم را با اختلاف عدم قرینه محوری و داشتن قرنیه طرفی دارد. در ساختار کلی برگ ، پارانشیم نرده‌ای همراه با پارانشیم حفره‌ای تشکیل مزوفیل وجود دارد. سلولهای اپیدرمی و سلولهای روزنه‌ای کلروفیل دارند.



تصویر

 

چرخه زندگی و تولید مثل در سرخسها

در گیاهان آوندی تناوب نسلها به صورت گامتوفیت و اسپوروفیت دیده می‌شود. گیاهی که معمولا سرخس نامیده می‌شود در واقع اسپوروفیت است که بزرگ برگدار و سبز است و امکان دارد که در تمام سال باقی بماند. در فصلهای معینی از سال سلولهای سطح زیرین برگ سرخس هاگدانهای عدسی شکل پایه‌داری تولید می‌کنند. معمولا در یک نقطه برگ چند هاگدان باهم پدید می‌آیند. این دسته هاگدانها سور نامیده می‌شود. در بسیاری از موارد سورها دو ردیف منظم در دو ردیف رگبرگ اصلی برگ تشکیل می‌دهند.

در هاگدان محتوی سلولهای مادر هاگ است که پس از تقسیم میوز هاگهای هاپلوئید دارای پوشش محافظ تولید می‌کنند.سرانجام هاگدانها خشک شده و شکفته می‌شوند و هاگها بیرون می‌ریزند. بعدا این هاگها می‌رویند و گامتوفیتهای هاپلوئید را بوجود می‌آورند. اندامهای جنسی آنتریدی و آرکگون در سطح زیرین گامتوفیت ایجاد می‌شوند. آنتریدی تولید گامت نر و آرکگون تولید گامت ماده را می‌کند که از لقاح آنها تخم ایجاد شده و از رشد تخم گیاه اسپوروفیت حاصل می‌شود. و به این ترتیب این چرخه ادامه می‌یابد.
 

چند گونه از سرخسهای ایران

پرسیاوشان معمولی

این سرخس در نقاط مرطوب ، در کنار جویبارها و در حلقه چاههای آب شمال ایران می‌روید. برگ دارای دمبرگ دراز بی‌کرک و براق با پهنکی از تقسیمات کوچک است.
 

پرسیاوشان پا سیاه

قسمت انتهایی برگ این سرخس تقسیمات باریک و فراوان داشته و دمبرگ آن براق سیاه است.




تصویر
زنگی دارو

 

سرخس مار زبان

دارای دو نوع برگ عقیم و بارور است. برگ عقیم فاقد هاگدان ، بیضی شکل دارای کناره‌های کامل و برگ باور ، بسیار باریک ، لوله‌ای شکل و حامل دو ردیف اسپورانژ است.
 

سرخس بسپایک

حلقه مکانیکی اسپورانز در این سرخس ناقص بوده، رگبرگهای فرعی برگها که مرکز به لبه یا کناره آن نمی‌رسند. این گیاه در تمام سال سبز و دارای برگهای پایا یا چند ساله است.
 

زنگی دارو

ساقه زیرزمینی این سرخس پوشیده از بقایای پوسیده برگهای قبلی است. حلقه مکانیکی اسپورانژ در این سرخس ناقص است.
 

سرخس بلوطی

این گیاه بدون گل جذاب دارای ساقه‌ای خزنده است که درست در زیر سطح زمین به صورت افقی رشد می‌کند از این ساقه برگ ساقه‌های سبز رنگی به صورت عمودی رشد می‌کنند که به آهستگی برافراشته می‌شوند. سرخس بلوطی توسط بوجود آوردن هاگهای ریز در زیر برگ ساقه‌هایش تولید مثل می‌کند. هاگها در دسته‌هایی تولید می‌شوند که برای دیدن به اندازه کافی بزرگ هستند.
 



چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 10:13 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

دید کلی

سرخسها گروهی از گیاهان نهانزاد آوندی هستند. سرخسهای کنونی گروهی تکامل یافته‌ترین گیاهان از این گروه هستند. رشد برگ در سرخسها نسبتا کامل و مدوام و ریزوم آنها پایا است. در سرخسها مثل سایر نهانزادان آوندی تولید گیاه برگدار با تشکیل تخم آغاز می‌شود و بنابراین با اسپوروفیت مطابقت دارد.



تصویر

 

ریشه سرخسها

ریشه سرخسها همیشه نابجا و نازک بوده، قطر آن از 2 تا 3 میلیمتر تجاوز نمی‌کند. ریشه‌های نابجا علاوه بر سطح ریزوم روی دمبرگ سرخسها نیز می‌روید. در برش عرضی استوانه آوندی ریشه در سرخسها ، دو دسته |آوند آبکشی متناوب با دو دسته آوند چوبی به شکل مثلث که در پایه به یکدیگر متصل هستند و در بین آن دو فضایی برای پارانشیم مغزی وجود ندارد دیده می‌شود. بعد از آوندها لایه دایره محیطیه که سلولهای آن متناوب با سلولهای آندودرمی هستند و سپس پارانشیم پوستی ریشه قرار دارد. پارانشیم پوستی را از خارج لایه کرک زا در نقاط مختلف آن کرکهای عریض و طویل کشنده (به جای اپیدرم) دیده می‌شود محصور می‌سازد.
 

ساقه سرخسها

سرخسها ریزوم دارند و ریزوم در سال یک ساقه هوایی تولید می‌کند که حامل برگهای بزرگی است. ساقه سرخسها ، به استثنای بعضی گونه‌های نادر مناطق حاره ، همیشه زیرزمینی و به صورت ریزوم است. ریزوم سرخس تریکومانس آلاتوم که سرخسی کوچک است، دارای ساقه نازک با ساختاری ساده و یک استوانه مرکزی است. در برش عرضی ریزوم این سرخس بخشهای زیر دیده می‌شود. طبقه اپیدرم ، منطقه فیبر پوستی ، پارانشیم پوستی ، لایه آندودرم ، دایره محیطیه ، آوندهای غربالی ، وجود یک ردیف سلول پارانشیمی در زیر حلقه بافت آبکش ، دسته‌های چوبی مرکب از تراکئیدهای دارای تزئینات مارپیچی نردبانی که کم و بیش همراه با عناصر پارانشیم چوبی‌اند.
 

برگ سرخسها

برگ سرخس فروند نامیده می‌شود. برگها نسبت به ساقه بزرگند و اثر برگی آنها که اهمیت زیاد دارد، در محل تشکیل در استوانه مرکزی ساقه یا حتی در قطعات آن چاله‌ای ایجاد می‌کند. برگ سرخسها دارای 2 ویژگی هستند. حالت پیچیده برگ قبل از باز شدن. برگ جوان به صورت دسته عصا پیچیده است و رشد نامحدود آن.

برگها در سرخسها مستقیما از ریزوم جدا شده و رشد و توسعه آنها معمولا چندین سال طول می‌کشد. رشد برگ بوسیله مریستمی که در نوک و راس آن قرار دارد صورت گرفته و دمبرگ یا پایه آن نیز تقریبا همان ساختار تشریحی ریزوم را با اختلاف عدم قرینه محوری و داشتن قرنیه طرفی دارد. در ساختار کلی برگ ، پارانشیم نرده‌ای همراه با پارانشیم حفره‌ای تشکیل مزوفیل وجود دارد. سلولهای اپیدرمی و سلولهای روزنه‌ای کلروفیل دارند.



تصویر

 

چرخه زندگی و تولید مثل در سرخسها

در گیاهان آوندی تناوب نسلها به صورت گامتوفیت و اسپوروفیت دیده می‌شود. گیاهی که معمولا سرخس نامیده می‌شود در واقع اسپوروفیت است که بزرگ برگدار و سبز است و امکان دارد که در تمام سال باقی بماند. در فصلهای معینی از سال سلولهای سطح زیرین برگ سرخس هاگدانهای عدسی شکل پایه‌داری تولید می‌کنند. معمولا در یک نقطه برگ چند هاگدان باهم پدید می‌آیند. این دسته هاگدانها سور نامیده می‌شود. در بسیاری از موارد سورها دو ردیف منظم در دو ردیف رگبرگ اصلی برگ تشکیل می‌دهند.

در هاگدان محتوی سلولهای مادر هاگ است که پس از تقسیم میوز هاگهای هاپلوئید دارای پوشش محافظ تولید می‌کنند.سرانجام هاگدانها خشک شده و شکفته می‌شوند و هاگها بیرون می‌ریزند. بعدا این هاگها می‌رویند و گامتوفیتهای هاپلوئید را بوجود می‌آورند. اندامهای جنسی آنتریدی و آرکگون در سطح زیرین گامتوفیت ایجاد می‌شوند. آنتریدی تولید گامت نر و آرکگون تولید گامت ماده را می‌کند که از لقاح آنها تخم ایجاد شده و از رشد تخم گیاه اسپوروفیت حاصل می‌شود. و به این ترتیب این چرخه ادامه می‌یابد.
 

چند گونه از سرخسهای ایران

پرسیاوشان معمولی

این سرخس در نقاط مرطوب ، در کنار جویبارها و در حلقه چاههای آب شمال ایران می‌روید. برگ دارای دمبرگ دراز بی‌کرک و براق با پهنکی از تقسیمات کوچک است.
 

پرسیاوشان پا سیاه

قسمت انتهایی برگ این سرخس تقسیمات باریک و فراوان داشته و دمبرگ آن براق سیاه است.




تصویر
زنگی دارو

 

سرخس مار زبان

دارای دو نوع برگ عقیم و بارور است. برگ عقیم فاقد هاگدان ، بیضی شکل دارای کناره‌های کامل و برگ باور ، بسیار باریک ، لوله‌ای شکل و حامل دو ردیف اسپورانژ است.
 

سرخس بسپایک

حلقه مکانیکی اسپورانز در این سرخس ناقص بوده، رگبرگهای فرعی برگها که مرکز به لبه یا کناره آن نمی‌رسند. این گیاه در تمام سال سبز و دارای برگهای پایا یا چند ساله است.
 

زنگی دارو

ساقه زیرزمینی این سرخس پوشیده از بقایای پوسیده برگهای قبلی است. حلقه مکانیکی اسپورانژ در این سرخس ناقص است.
 

سرخس بلوطی

این گیاه بدون گل جذاب دارای ساقه‌ای خزنده است که درست در زیر سطح زمین به صورت افقی رشد می‌کند از این ساقه برگ ساقه‌های سبز رنگی به صورت عمودی رشد می‌کنند که به آهستگی برافراشته می‌شوند. سرخس بلوطی توسط بوجود آوردن هاگهای ریز در زیر برگ ساقه‌هایش تولید مثل می‌کند. هاگها در دسته‌هایی تولید می‌شوند که برای دیدن به اندازه کافی بزرگ هستند.
 



چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 10:12 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
 

 تولید مثل خزه

خزه ها جورهاگ هستند ( هاگ های هم اندازه تولید می کنند )  

گامتوفیت ( n) گیاه اصلی وشناخته شده است.

گامتوفیت شامل ضمائم برگ مانند ، محور ساقه مانند و ریزوئید است .  

گامتوفیت گیاه اصلی است

ازرویش هاگ ها دونوع گامتوفیت  تولید می شود

 

رویش هاگ

 

 

گامتوفیت نر 

 

 

گامتوفیت ماده

 

اندام تولید مثل نر : آنتریدی

اندام تولید مثل ماده:  آرکگن

آنتریدی باتقسیم میتوز آنتروزوئیدهارابه وجود می آورد ودرون آرکگن تخمزا تشکیل می شود. 

آنتروزوئیدهای دوتاژکی خزه درآب شنا کرده وارد آرکگن می شوند، حاصل لقاح آنتروزوئید وتخمزا ،سلول تخم است . سلول تخم درون آرکگن رشد نموده، اسپوروفیت جوان راتشکیل می دهد.

آنتروزوئیدها ی دوتاژکی خزه

 

 

 

اسپوروفیت برروی گامتوفیت ماده تشکیل واز آن استفاده می کندبه همین دلیل گفته  می شود اسپوروفیت ،انگل گامتوفیت است .

تشکیل تخم درون آرکگن

رویش اسپوروفیت برروی گامتوفیت

 اسپوروفیت خزه

اسپوروفیت جوان رشدکرده وبالغ می شود. اسپوروفیت  بالغ شامل سه بخش پایه ، تار وکپسول است . کپسول همان هاگدان است . درون هاگدان باتقسیم میوز هاگ های هاپلوئید به وجود می آید .

پاره شدن هاگدان وخروج هاگ ها

 ازرویش هاگ گامتوفیت های جدید تشکیل می شود به این ترتیب چرخه زندگی خزه تکرار می شود.



چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 10:4 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       
 

تولیدمثل در دم اسبیان

Equisetineae

دم اسبیان با داشتن برگهای فلس مانند و فیلوتاکسی چرخه ای که مشابه با انشعابات فراهم ساقه آنهااست از سایر نهانزادان آوندی به خوبی متمایز هستند.

از گروه دم اسبیان امروزه فقط یک جنس علفی در تمام دنیا به نام دم اسب وجود دارد.

در ایران از جنس دم اسب چندین گونه وجود داردکه یکی از آنها به نام دم اسب چمنی است که دارای ساقه زیر زمینی ریزوم افقی است و در عمق 50 سانتی متری  خاک قرار می گیرد.از این ریزوم ریشه ها و دو نوع ساقه ی هوایی زایای غیر سبز و نازای رویشی سبز می روید.

ساقه های بارور این دم اسبیان در آغاز بهار به صورت محور یا ساقه ی عمودی نسبتا کوتاه و فاقد انشعاب و سبزینه رشد می کند.در انتهای این ساقه برگهای تغییر شکل یافته ای به شکل فلس دیده می شود که به آنها برگهای هاگ بر و به مجموع آنها سنبله ی هاگزا می گویند.سطح پشتی هر یک از این فلسها حامل تعدادی اسپورانژهاست.با پاره شدن اسپورانژها،اسپورهای سبزو مشابه هم بیرون می ریزد.با آنکه همه ی اسپورهای داخل اسپورانژها مشابه هم هستند،ولی در عده ای از دم اسبیان،برخی از آنها پروتال نر و عده ای دیگر پروتال ماده را به وجود می آورندو در عده ای نیز پروتال های حاصل تندیش اسپور مشابه اند،مثلا در دم اسب جنگلی بیشتر اسپورها فقط یک جور پروتال به وجود می آورند که شامل آرکگن و آنتریدی است و عده ای نیز پروتال نر (آنتریدی) و پروتال ماده (آرکگن) را به وجود می آورند. وجود پروتال نر و ماده در سیکل رویشی دم اسب جنگلی سبب شده است تا برخی از مولفان این دم اسب را حد واسط سرخسهاودم اسبیان بدانند.

تشکیل اسپورانژ در دم اسبیان

ابتدا در سطح پشتی فلسهای بارور ساقه های زایا،برجستگی  کوچکی از تقسیم سلول های اپیدرمی به وجود می آید.در راس این برجستگی از همان ابتدا سه لایه مشخص می شود. لایه ی خارجی که در تشکیل دیواره ی اسپورانژ شرکت می کندو دو لایه ی داخلی که در ضمن تشکیل اسپورها ،به مصرف تغذیه آنها نیز می رسند.

تقسیمات سلولهای نهادی فوق ،ابتدا سلولهای مادر اسپور را ایجاد می کند. سلول مادر اسپور با دو تقسیم میوز و میتوز به 4 اسپور هاپلوئید تبدیل می شود.

اسپورهای دم اسبیان معمولا دارای دو جدار هستند جدار خارجی آنها سلولزی و دارای 4 باند یا نوار مارپیچی است و جدار داخلی آنها چوبی شده است. باند های مارپیچی را بازوهای طرفی Elateres)) نیز میگویند که نسبت به خشکی و رطوبت هوا حساس هستند و با باز شدن یا پیچیدن به دور اسپور سبب پراکندگی آن می گردد.

رویش اسپور

از رویش اسپورها پروتال به وجود می آید.پروتال نر نسبت به پروتال ماده بسیار کوچکترند و دارای چند لبه است. آنتروزوئیدهای دم اسبیان درشت بوده،مژه های فراوان دارند.

پروتال ماده درشت تر از پروتال نر و تقسیمات لبه های آن عمیق تر است.آرکگن ها در عمق فرورفتگی لبه های پروتال ماده تشکیل می شوند. از ترکیب آنتروزوئید با ااسفر سلول تخم که رویش آن همانند رویش سلول تخم در سرخس هاست به وجود می آید.

  



چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 8:32 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

 

مقدمه

گل اندام زایشی در گیاهان است. گل از نظر زیباسازی محیط و تولید میوه و دانه که از مواد غذایی مهم به شمار می‌آیند اهمیت زیادی دارد. مراحل اصلی تولید مثل جنسی یعنی میوز و لقاح درون گل انجام می‌گیرد. پیدایش دانه فرایند تولید مثل جنسی را کامل می‌کند و پیدایش جنین درون دانه اولین مراحل دوران حیات گیاه جوان است.


ساختمان گل

گلها از نظر شکل و اندازه و رنگ بسیار متنوعند و از نظر تعداد و آرایش نیز تنوع زیادی دارند. و بعضی گلها مانند عدسک آبی به زحمت دیده می‌شوند و بعضی دیگر بسیار بزرگتر. گل معمولا 4 بخش دارد که عموما روی دوایر متحدالمرکز قرار دارند این چهار بخش عبارتند از: کاسه گل (کاسبرگها) ، جام گل (گلبرگها) ، نافه گل (پرچمها) و برچه (مادگی). این چهار بخش گل معمولا به نهنج گل که در انتهای دمگل قرار دارند متصلند.

کاسه گل (کاسبرگها(

کاسه گل معمولا سبز رنگ است و در غنچه‌ها بخشهای گل را می‌پوشاند. کاسه گل معمولا از تعدادی کاسبرگ جدا از هم و یا چسبیده بهم تشکیل شده است.

جام گل (گلبرگها(

جام گل معمولا قسمت رنگی گل است جام گل از قطعاتی فاقد کلروفيل به رنگهای گوناگون ، به نام گلبرگ تشکیل شده است. گلبرگها ممکن است جدا از هم و يا چسبيده به هم باشند.

 


نافه گل (پرچمها(

مجموعه‌ای از چند پرچم که غالبا جدا از هم هستند تشکیل شده است. هر پرچم دارای یک میله است که در انتهای آزاد آن بساک قرار دارد، بساک محل تولید دانه گرده است. ساختمان بساک معمولا دارای دو قسمت استوانه‌ای است که بوسیله بافتی پارانشیمی در تمام طول به هم چسبیده‌اند. هر قسمت دو حفره به نام کیسه گرده دارد. دانه‌های گرده درون کیسه گرده تولید می‌شوند. در بساک رسیده شکافی در دیواره هر قسمت استوانه‌ای بساک ظاهر می‌شود و باعث پراکنده شدن دانه‌های گرده می‌شود.

 

 

مادگی گل (برچه(

هر برچه از سه قسمت تشکیل شده که شامل کلاله ، خامه و تخمدان می‌باشد. تخمدان بخش زیرین برچه و درشت‌تر از دو قسمت دیگر است. درون تخمدان یک یا چند تخمک وجود دارد خامه دراز است و در انتها به کلاله ختم می‌شود. برچه را برگی تغییر شکل یافته می‌دانند و این به دو علت است:

برچه در مراحل اولیه رشد به برگ شباهت دارد.

در مراحل رشد تکامل گل شباهت برچه به برگ مشاهده می‌شود

خامه

خامه میله درازی است که به کلاله ختم می‌شود. خامه در بعضی گلها دراز و در عده‌ای کوتاه است. هر رشته کاکلی ذرت که روی بلال دیده می‌شود یک خامه است. خامه از سلولهای پارانشیمی ساخته شده که رابط تخمدان با بخش حجیم مادگی است.

 

کلاله

بخش پهن انتهای خامه است که لوله‌های ترشحی آن ماده مغذی چسبناک را می‌سازند که برای رویش دانه گرده لازم است. کلاله در بیشتر گلها پس از گرده افشانی پژمرده می‌شود، سطح کلاله در اکثر گیاهان دارای یاخته‌های کرک مانند و کوتاهی است که در جذب و نگهداری گرده موثرند.

تخمدان

در نهاندانگان محفظه بسته‌ای است که از برچه‌های بسته یا از پیوستگی لبه‌های برچه‌های باز تشکیل می‌شود. برچه‌ها تخمک ساز هستند و منشا برگی دارند. میوه تخمدان رشد یافته است.

 

    گل آذینها:  

   گل آذین یعنی نحوه آرایش و قرار گرفتن گل در روی محور اصلی گل .

 

  گل آذین محدود

گل آذین نامحدود

در گل آذین محدود انتهای محور اصلی گل آذین به یک گل ختم می شود  در حالی که در گل آذین نامحدود انتهای محور اصلی به یک گل ختم نشده و رشد محور اصلی ادامه دارد

 

انواع گل آذین ها :

۱) خوشه ای raeeme: در این گل آذین گل ها  با دم گل در امتداد قرار میگیرند   مانند : (تیره گندم)

۲) سنبله spilee: شبیه گل آذین خوشه ای است ولی گلها بدون دم گل در روی محور گل قرار می گیرند  مانند :( تیره گندم )

۳) دیهیم corymb:در این گل آذین دم گلها از پایین به بالا کوتاه شده و همه آنها در یک سطح قرار می گیرند .

۴) چتری ambel: در این نوع دم گلها از یک نقطه خارج شده و گلها در یک سطح قرار می گیرند . مانند: ( پیازداران )

۵) کپهای copitol : ذر این نوع گلها بدون دم گل و کوچک و به صورت انبوه در روی یک نهنج مخروطی یا مسطح قرار می گیرند . ویژه تیره جعفری .

مانند : (مخروطی در شبدر) (مسطح در آفتابگردان )

۶) دم گربه ای cutin: این نوع گل آذین در روی درختان چوبی دیده میشود و گلهای تک جنسه به صورت فشرده به هم در روی محور گل قرار می گیرد .



چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 8:17 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

ساختار اوليه و ثانويه ريشه:

در ريشه و ساقه نهاندانگان دو لپه اي دو نوع ساختار وجود دارد.ساختار نخستين،ساختماني است كه در ابتدا در ريشه و ساقه وجود دارد و ساختار پسين،ساختاري است كه در نتيجه رشد قطري ساقه و يا ريشه در اين اندامها پديد مي آيند. در واقع در گياهان چوبي(غير علفي)ضمن رشد و نمو قطري،بافتهاي جديدي ساخته و به بافتهاي قبلي ضميمه مي شود.

ريشه يكي از اندامهاي اصلي گياه محسوب مي شود كه عمدتاً عهده دار جذب مواد غذايي و نگهداري گياه است.ريشه زمين گرايي(Geotropism) مثبت و نورگرايي(Phototropism) منفي دارد. بعلاوه ريشه داراي آب گرايي(Hidrotropism) مثبت است.

ريشه ها فاقد جوانه انتهايي و جوانه هاي جانبي هستند،همچنين فاقد تقسيم بندي گره و ميان گره و فاقد اعضاي برگ و جوانه و انشعابات در محل گره ها مي باشند،بجز ريشه هايي كه در اصل ساقه هستند،مثل سيب زميني و پياز ولي زير خاك رشد مي كنند و برخي اعمال ريشه را انجام مي دهند،به اين گونه ريشه ريزوم (Rhzome) گويند.

وظايف ريشه:

1- تثبيت گياه در خاك
2- جذب آب و املاح
3- انتقال مواد
4- ذخيره مواد

مرفولوژي ريشه:

ريشه ها در بسياري از گياهان منشاء جنيني دارند و از بخش ريشه به جنين نشأت مي گيرند. در گياهچه در حال رشدريشه چه، ريشه اصلي را تشكيل مي دهد و از آن ريشه هاي فرعي و انشعابات حاصل مي شود ولي ساقه چه (اپيكوتيل) به سمت بالاي خاك رشد ميكند و تنه اصلي گياه، ساقه ها و انشعابات بالاي خاك را مي سازد.

ريشه هاي نابجا نوع ديگري از ريشه ها هستند كه منشاء جنيني ندارند و از جاهاي مختلف ديگر مثل ساقه، برگ و حتي گل آذين پديدار مي شوند مثلآ :

ریشه های نابجا در عشقه و چسبكها از گره هاي ساقه، در گندمي از گل آذين ، در بنفشه آفريقايي و بگونياركس از برگ و در قلمه ها از ساقه منشآ می گیرند.

بسياري از ريشه ها بر حسب عمل اصلي خود يعني جذب مواد غذايي تكامل يافته اند، بنحوي كه بتوانند بيشترين سطح جذب را در خاك ايجاد كنند و بدين طريق با ذرات خاك در تماس باشند.ريشه اصلي با ايجاد ريشه هاي فرعي نوع اول،نوع دوم،نوع سوم و … هر بار ريشه هاي ظريفتري را توليد مي كند.آنها نيز در تمام منافذ خاك نفوذ مي كنند.

معمولاً ريشه ها چه اصلي و چه فرعي در انتهاي خود تارهاي كشنده بسياري را بوجود مي آورند،از اينرو يك سيستم ريشه ميتواند جهت جذب اب و مواد محلول در آن در سطح وسيعي از خاك پيش رود،اين نشان مي دهد كه در بسياري از گياهان عمل اصلي ريشه جذب مي باشد.

1- ريشه هاي راست : اغلب گياهان دولپه اي ، ريشه هاي مستقيم ايجاد مي كنندكه به عمق زمين مي روند كه به اينگونه ريشه ها ، ريشه هاي راست مي گويند.مثل اسفناج،تاج خروس،گل سرخ.

2- ريشه هاي ذخيره اي : اين ريشه ها ذخيره اي از مواد غذايي اند كه براي استفاده گياه ساخته مي شوند،اين نوع گياهان معمولاً دو ساله اند و اندوخته غذايي را معمولاً در سال دوم به مصرف اندامهاي توليد مثل گل ، دانه و ميوه مي رسانند.مانند: چغندر،هويج،ترب،شلغم و تربچه.

3- ريشه هاي افشان : در قشر سطحي خاك گسترش مي يابند و شبكه وسيعي را جهت جذب آب و مواد محلول در آن ايجاد مي كند . مانند: تك لپه اي ها بخصوص گندميان.در تك لپه اي ها پس از رشد ساقه چه و رسيدن به سطح خاك از محل گره هاي ساقه درداخل خاك ريشه هاي نابجا توليدشده و ريشه اصلي از بين مي رود، سپس ريشه هاي نابجا به شكل ريشه هاي افشان توسعه مي يابند. ريشه هاي افشان از لحاظ ضخامت يكسانند و تفاوتي بين ريشه اصلي و فرعي آنها نيست.

ريشه ها به انواع مختلف ديگر نيز يافت ميشوند كه گاهي فعاليت ديگري نيز دارند، برخي از گياهان ريشه هاي هوايي ايجاد مي كنند كه ظاهراً در جذب رطوبت هوا مؤثرند.مثل: انجير معابد و ثعلب وذرت.

در ذرت ريشه هاي هوايي سبب استحكام گياه شده ونقش جذب آب ومواد را نيز برعهده دارند.

در ثعلب ريشه هاي هوايي كلروفيل دارد و فتوسنتز ميكند.

 

خصوصيات تشريحي ريشه:
ساختمان نخستين ريشه:بسياري از ريشه ها در نوك خود كلاهك ريشه دارند ،بر خي گياهان به كلي فاقد كلاهك ميباشند،عمل كلاهك دقيقاً مشخص نيست ولي بسياري از متخصصان دو عمل مهم را به كلاهك نسبت داده اند:

1- حفاظت از بخش مريستم نوك كه درست در نوك ريشه و زير كلاهك قرار دارد.

2- هدايت زمين گرايي مثبت ريشه را بر عهده دارد که اگر كلاهك قطع شود ريشه سرگردان مي شود.

ريشه هاي داراي مريستم انتهايي يا نوك است كه مسئول رشد ساختمان نخستين ريشه مي باشد.مريستم نوك در رأس ريشه و درست زير كلاهك قرار گرفته است اين سلولهاي مريستمي بخشهاي ريشه را مي سازند. اين سلولها بتدريج كه از ناحيه مريستم فاصله مي گيرند به بافتهاي مختلف متمايز مي شوند.

در تشكيل ساختمان نخستين ريشه سريستم دخالت دارد كه منشأ سه بخش اصلي ريشه يعني: اپيدرم(روپوست)،پوست و استوانه مركزي مي باشند.

سلولهاي مريستمي مسئول ايجاد بخش هاي مختلف ريشه:

1- پروتودرمال (protodrmal)که اپيدرم (روپوست) را بوجودمی آورد.

2- پروواسكولار(provascular) که استوانه مركزي و سيستم هدايت كننده رابوجودمی آورد.

3-  مریستم گراندیا زمينه اي (ground) که پوست را بوجودمی آورد.

اين سه بخش از ابتداي تمايز بافتي در اندام ريشه در مقاطع عرضي وطولي قابل تشخيص مي باشند.

 

از ناحيه مريستمي كه فاصله بگيريم به جايي از ريشه مي رسيم كه سلولها رشد طولي نشان ميدهند . سلولها اگر چه در اين ناحيه هنوز غير متمايز مي باشند ولي ديواره هاي آنها از دو جهت اتساع پيدا مي كنند و خيلي طويل مي شوند. اين ناحيه به ناحيه رشد طولي موسوم است.

ناحيه بالاتر از اين ناحيه جايي است كه سلولها شروع به تمايزمي كنند؛ اين ناحيـه تا تـمايز كامـل سلولها وجود دارد و ناحيه بلوغ يا تمايز ناميده مي شود .در اين ناحيه تارهاي كشنده نيز ظاهر مي شوند بنابراين به آن ناحيه تارهاي كشنده نيز گفته ميشود .اولين تمايز سلولي را در بافتهاي هدايت كننده (چوبي وآبكش)و در استوانه مركزي مي توان ديد كه به فاصله چند ميلي متر از نوك ريشه رخ مي دهد.در ريشه معمولا سلولهاي چوبي اولين سلولهايي هستند كه تمايزحاصل مي كنند. اولين سلولهاي آوند چوبي كه متمايز مي شوند پروتوگزايلم (protoxylem) نام دارند. ديواره ثانويه در اين سلولها تقريبا ناقص ريخته ميشود اين سلولها بيروني ترين سلولهـاي آونـدي در استوانه مركزي اند و اصولا تعداد كمي از آنها متمايز مي گردند.

سلولهايي كه بعدا متمايز مـي گردند نسبت به آنها دروني تر قرارگرفته اند و به آنها متاگزايلم(metaxylem)گويند.سلولهاي متاگزايلم بزرگتر و تعداد آنها كمتر از پروتوگزايلم مي باشد. اين سلولها به مرور درشت تـر شده و ديواره هاي ثانويه آنها كاملتر ريخته مي شود. تدريجا به تعداد متاگزايلم ها افزوده مـي شود ومجموعه بافت چوبي به شكل مثلثي ميشود كه راس آن بطرف خارج و محل استقرار پروتوگزايلم هـا مي باشد.سلولهاي متاگزايلم درشت تر كه  اخيرا ساخته شده اند قاعده مثلث را تشكيل مي دهند.به تدريج كه متاگزايلم ها بيشتر تكامل يافته و بالغ تر مي شوند ؛ رسوبـات ديـواره ثانـويه آنها نـيـزكاملتر مي شود.

رسوبات ديواره ثانويه در حالات مختلف تكامل خود بصورت هاي متفاوت حلقـوي ؛ مـارپيـچـي ؛نردباني ؛ مشبك و منقوط ظاهر مي گردد.

اولين سلولهاي آبكش نيز پس از سلولهاي چوبي متمايز مي گردند اين سلولها در دستجـات جدا ازبافت چوبي قرار مي گيرند. نظير آوندهاي چوبي؛ اولـين سلولهـاي آبكـش كه متمايـز مـي شونـد پروتوفلوئم (protophloem) نام دارند كه تقريبا به موازات و هم رديف پروتوگزايلم ها بوده و بـه سمت بيرون استوانه مركزي قرار مي گيرند. سلولهاي آبكـش كه بعـدا متمايز ميشوند متـافـلوئـم (metapholoem) ناميده مي شوند اين سلولها به سمت مركـز استوانـه آوندي متمـايـز مـي شوند.در ساختمان ريشه آوندهاي چوبي و آبكش بصورت دستجاتي جـدا از هم و متنـاوب با هـم قـرار ميگيرند. آوندهاي چوبي بصورت دسته جمعي مانند مثلث هايي ظاهر ميشوند كه پروتوگزايلم ها در راس مثلث و متاگزايلم ها به سمت قاعده مثلث و مركز استوانه قرار ميكنار استوانه مركزي را از سمت بيرون يك لايه ي سلولي بنام دايره محيطيـه يا دايـره ريشـه زا تشكيل مي دهد.

سلولهاي دايره محيطيه كه خارجي ترين لايه در استوانه مركزي محسوب مي شوند نـظير سلولهـايمريستمي قدرت تقسيم دارند و گاه به سلولهاي فعال مريستمي تبديل مي شوند.بين دستجات آوندي در استوانه مركزي معمولا بافت پارانـشيـم قرار مي گيرد و يا به عبارتي ديگربافت هاي هدايت كننده درون بافت پارانشيم كه آن را پارانـشيم زمينه اي نيز نامند قرار مي گيرند.

 

خارج از استوانه مركزي ناحيه پوست قرار دارد. ناحيه پوست در ريشه هاي بالغ معمولا از سه بخش تشكيل مي گردد:

1- بخشي ازپوست كه بلافاصله زير روپوست (اپيدرم) قرار دارد. اين نـاحيـه را بـه سبـب اينـكـه خارجي ترين  بخش پوست را تشكيل مي دهد. اگزودرم (exoderm ) نامند.

2- دربسياري ازريشه ها ناحيه زيراگزودرم راپارانشيم اشغال نموده كه آنراپارانـشيـم پوست يامزودرم(mesoderm ) نامند.

3- دروني ترين لايه پوست را درون پوست يا پوست داخلي يا آنـدودرم (endoderm) نـامنـد.

خارجي ترين لايه سلولي در ريشه اپيـدرم (روپوست) نام دارد كه معمولا از يك رديـف سلـول بدون فواصل بين سلولي تشكيل گرديده است. سلولهاي اين لايه مكعب مستطيل بوده و جدار بيروني آنها انحنادار ميباشد.

گاهي درجدار بيروني قشر نازكي از كوتيـكـول(cuticle)ومقدار كمي ماده كوتيني ايجاد مي گردد.

برخي از سلولهاي روپوست تارهاي كشنده را بوجود مي آورند. تـارها ابـتدا به صـورت بـرآمدگي كوچكي از سطح سلول نمايـان شده سپس رشد مـي كنند و گاه بسيار طـويـل مـي شوند. هستـــه سلـول غالبا به درون تاركشنده مهاجرت مي كند.پس سلولهاي اپيدرم (روپوست) كه منشا تارهاي كشنده مي باشند معمولا تفاوتي با سلولهـاي ديـگرندارند اما گاهي سلولهاي تشكيل دهنده تار كوچكتر بوده و گاه سيتوپلاسم غليظي دارند ؛ كه بخوبي قابل تشخيص مي باشد سلولهاي ايجاد كننده تاركشنده را تريـكوبـلاست (trichoblast) مي نامند.

ساختمان پسين ريشه:

 در بسياري از گياهان چند ساله و چوبـي عـلاوه بر ساختمـان نـخستيـن ساختمان ديگري نيز تشكيل مي شود كه آن را ساختمان پسين يا ثانويه نامند. ساختمان پـسين خود داراي ساختمان خاصي است كه همه از مريستم هاي ديگري بجز مريـستم هـاي انتهايي نوك ؛ مـنشا ميگيرند. زمان شروع فعاليت مريستم ثـانويه و تشكيل بـافتهـاي پسين در گياهـان متفاوت مي باشـد.گاهي پس از گذشت يكسال يا بيشتر و گاهي در ماههاي نخستين رشد گيـاه شروع مي شود.ولي هميشه بعد از تكميل رشد نخستين در گياه آغاز مي شود .يكي از مهـم ترين مريستم هـايي كـه بافتهاي وسيعي را در ساختمان هاي پسين ايجاد مي كند  لايه زاينده واسكولار ميباشد. ايــن مريستم به صورت يك لايه سلول زاينده بين دستجـات چوبي و آبكـش اوليـه در استـوانــه مـركـزي فعالييت خود را آغاز ميكند به تدريج تبديل به يك لايه سرتاسري و ممتد شده و بـصورت يك استوانه مركزي در ريشه فعاليت ميكند.تقسيمـات سلولـي پي در پي كه در سلولهـاي بنيـادي اين لايـه انجام مي گيرد سبب مـي شود كـه  سلولهاي ايجاد شده از آنها به سمت خارج يا داخل رانده شود.سلولهايي كه به سمت داخل رانده مي شوند و به فاصله كمـي از لايـه زاينـده قرار مـي گيرنـد بـه سلولهاي چوبـي ثـانويه متمايز مي گردند و برعكس سلولهايي كه به طرف بيرون رانده مي شوند.آبكش ثانـويه را مي سازند همانطور كه فعاليت لايه زاينده ادامه مي يابد بافت چوبي وآبكش ثانويه هركدام بصورت حلقه اي مشخص به ترتيب درون و بـيرون لايـه زاينـده قرار مـي گيرد.هر حلقه گوياي يك فصل رشد مي باشد كه در نتيجه فعاليت لايه زاينده ايجاد شده است.

لايه زاينده بجز ‎آوندهاي چوبي و آبكش پسين بافتهاي ديگري نيز مي سازد از آن جمله پارانـشيـم اشعه كه بين سلولهاي چوبي و آبكش ثانويه بصورت اشعه قرار مي گيرد.

علاوه بر لايه زاينده و اسكولار ؛ لايه زاينده ديگري نيز در گياهان ممكن است فعال شود كـه بـه آن  لايه زاينده چوب پنبه اي گويند. اين لايه زاينده هميشه پس از لايه زاينـده و اسكولار فـعاليت مي كند و نتيجه فـعالـيت آن ساخـتن چوب پنبه از بيرون و سلولهاي فلودرم از درون مي باشد.


--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ساختار اوليه و ثانويه ساقه:       

ساقه اندام بسيار مهم گياه و محور اصلي بالاي خاك محسوب مي شود . تنه گياه ممكن است داراي يك ساقه باشد و يا از ساقه هاي اصلي و فرعي متعدد تشكيل گردد . ساقه ها عموماً تقارن محوري دارند و گاهي نيز فاقد تقارن محوري مي باشند. ساقه اندام مهم گياه جهت نقل و انتقال مواد درون گياه محسوب  مي شود و گاهي نيز اندام اصلي فتوسنتز كننده به شمار مي رود .

ساقه داراي اندامها و اجزاي مهم جانبي مي باشد كه در فواصل مشخص و در محل گره ها ايجاد ميشوند از آنجا كه ساقه ها زمين گرايي ( ژئوتروپيسم ) منفي و نور گرايي ( فتوتروپيسم ) مثبت نشان مي دهند ، معمولاً به طرف بالارشدمي كنند.

گاهي ساقه ها بطور خوابيده در سطح زمين پخش مي شوند و يا بصورت رونده رشد مي كنند و گاه حتي در خلاف گرايش زمين گرايي منفي ، رشد به سمت زمين دارند و گاه نيز در زير خاك مي رويند .

ساقه اصلي از اپيكوتيل (Epicotyle ) در جنين و گياهچه نشأت ميگيرد . منشأ ساختمان ها و بافت هاي نخستين ساقه مريستم انتهايي ساقه مي باشد ، كه در نوك ساقه بالاتر از اولين جوانه هاي برگ قرار گرفته است . ساختمانها و بافت هاي پسين در نتيجه فعاليت مريستم هاي واسكولار يعني لایه زاينده بافتهاي هدايت كننده و نيز لايه چوب پنبه ايجاد مي شوند .

مورفولوژي ساقه :

ساقه ها در فواصل مشخصي برگها و يا اجزاي جانبي ديگري را ايجاد مي كنند بدين ترتيب محور اصلي ساقه به گره و ميان گره تقسيم مي گردد ، در محل گره ها برگها و جوانه ها ي جانبي قرار مي گيرند .   جوانه ها ممكن  است به جوانه هاي برگي ، جوانه هاي انشعابات كناري ساقه ، جوانه هاي گل و گل آذين قابل تشخيص و تقسيم بندي باشند . ساقه ها علاوه بر جوانه كناري داراي جوانه انتهايي نيز مي باشند كه از همه جوانه ها مهمتر و غالباً بزرگتر است . جوانه انتهايي ساقه در جايگاه مريستم نوك ساقه است كه منشأ كليه بافت ها و تشكيلات ساختماني در رشد نخستين ساقه مي باشد .

برگها يكي از مهمترين اندام هاي گياهي محسوب مي شوند و نظم خاصي را برروي گره هاي ساقه دنبال  مي كنند .

نظم برگها بر روي ساقه را اصطلاحاً فيلوتاكسي (Phyllotaxy ) گويند .

بطور كلي برگها با سه نظم يا فيلوتاكسي متفاوت در محل گره ها قرار مي گيرند .

 

1- نظم فراهم : مثل فرفيون 

2- نظم متقابل : مثل نعنا

3- نظم متناوب : برگ بيد 

 

دگرگونی های ساقه :
ساقه ها گاهي تغييرات و دگرگوني هاي وسيعي پيدا مي كنند و از شكل معمول خود خارج شده و به اشكال مختلف ديگر تبديل مي شوند ، اينگونه ساقه ها اگر چه برخي از خصوصيات اساسي ساقه را حفظ كرده اند ولي شناسايي آنها گاهي ممكن است بسختي صورت پذيرد . تغيير شكل ساقه ظاهراً در نتيجه فعاليت خاصي است كه بر حسب نياز و تكامل صورت گرفته است .

چند نمونه از دگرگوني هاي ساقه عبارتند از :

1- گياه ممكن است فاقد ساقه باشد كه به آن اسكاپوز (Escapose) گويند .مثل : گل پامچال

2_ گاهي ساقه ها به خار تبديل مي شوند ، در اين صورت فاقد برگند . مثل خار مركبات .

3_ ساقه ها ممكن است به صورت غده زير زميني ظاهر شود . مانند : سيب زميني .

4_ كلادود (Cladod) ساقه ها يي هستند كه شبيه برگ شده اند مانند : كوله خاس ، هميشك و مارچوبه .

5_ ساقه ها ممكن است بصورت Corm ظاهر شوند. مانند : گلايول ، زعفران .

6- برخي از گياهان پياز دارند.

7_ برخي از ساقه ها گوشتي شده اند . مثل كاكتوس .

8_ از ديگر ساقه هاي تغيير شكل يافته ريزوم را ميتوان نام برد . مثل : ريزوم زنبق ، اختر .

9_ نوع ديگر ساقه ، ساقه هاي رونده يا استولن (Stolen) است . استولن گاه بر روي سطح خاك است مثل توت فرنگي و گاهي در زير خاك است مثل نعنا .

10_ ساقه هاي بالا رونده نوع ديگري از ساقه مي باشند كه با رشد سريع خود ازتكيه گاه ها و گياهان ديگر بالا مي روند.  مثل : عشقه

11- ساقه هاي ماشوره اي ساقه هايي هستند كه بجز در محل گره ها تو خالي اند. مثل گندم ، جو .

12_ برخي ها به پيچك تبديل مي شوند ، در نخود قسمتي از ساقه يا تمام ساقه به پيچك بدل مي شود . مانند : مو .

 

ساختمان نخستين ساقه  منشأ ساختمان هاي نخستين ، مريستم انتهايي نوك مي باشد كه درست بالا تر از اولين جوانه برگ قرار مي گيرد .

مريستم انتهايي نوك به سه گروه از سلول هاي مريستمي تقسيم مي شود كه هر كدام از آنها منشأ بخشهاي سه گانه در ساختمان نخستين ساقه مي باشند .

اين مريستم ها مانند مريستم هاي نوك ريشه عبارتند از :

1_ پرتودرمال : منشأ بخش هاي روپوست

2_ پروواسكولار : منشأ بافت هاي آوندي ( هدايت كننده )

3_ مریستم زمينه اي ( گراند ) : منشأ بافت زمينه اي پوست و گاهي مغز استوانه مركزي

 

تفاوت ساختمان نخستين ساقه و ريشه :

1-  در ساقه سلول هاي آبكش اولين سلولهايي از سيستم آوندي هستند كه متمايزميشوند . اولين سلول هاي آبكش را كه متمايز مي شوند پروتوفلوئم نامند . بلافاصله پس از تمايز اولين سلولهاي آبكش اولين سلول هاي بافت چوبي متمايز مي شوند این سلولها را پروتوگزایلم گویند. در ساقه پروتوفلوئم ها وپروتوگزایلم ها درون دسته هاي مشترك قرار مي گيرند . به عبارت ديگر چوب و آبكش در يك دسته و روي هم قرار مي گيرند . اين حالت با ريشه كه در آن سلول هاي چوب و آبكش در دسته هاي مختلف قرار مي گيرند تفاوت دارند .



درساقه دستجات آوندی روی هم قرار گرفته اند.

2-در ساقه ابتدا پروتوگزايلم ها در مركز متمايز مي شوند و به تدريج متا گزايلم ها به سمت بيرون استوانه متمايز مي شوند . بنابراين در طرح مثلثي آوند ها پروتوگزايلم ها در رأس و متاگزايلم ها در قاعده قرار مي گيرند .

چنين وضعي عكس ريشه مي باشد . بنابراين در ساقه پروتوگزايلم ها به سمت مركز استوانه آوندي و متاگزايلمها به سمت خارج آن قرار دارند .

اختلاف ساقه تك لپه و دو لپه از نظر استوانه مركزي :

 در ساقه دو لپه در استوانه مركزي ، تعداد معدودي از دستجات آوندي روي يك دايره قرار مي گيرند ، مثل شبدر .

در ساقه تك لپه اي تعداد بيشتري از دستجات آوندي روي دواير متعدد متحدالمركز قرار ميگيرند ، مثل    گندم ، جو، ذرت .

ساختمان پسين ساقه : در ساقه بسياري از گياهان مانند برخي از ريشه ها ساختمان پسين در نتيجه فعاليت دو مريستم ثانويه تشكيل مي گردد . يكي از آنها لايه زاينده و اسكولار كامبيوم و ديگري لايه زاينده چوب پنبه مي باشد .

لايه زاينده اسكولار كامبيوم : منشأ اين لايه مريستم پروواسكولار (Provascular) مي باشد .که پس از مدتي فعاليت بصورت يك استوانه سر تاسري در مي آيد . در نتيجه تقسيمات منظم سلول هايي از اين لايه توليد و به طرف درون و بيرون لايه فرستاده مي شوند . سلول هايي كه به درون فرستاده مي شوند به سرعت به سلول هاي چوبي پسين و آنها كه به بيرون فرستاده ميشوند به سلول هاي آبكش پسين متمايز مي شوند . بدين صورت در هر فصل رويش گياه و فعاليت لايه زاينده يك قشر يا اصطلاحاً يك حلقه رشد ، آوندهاي چوبي پسين و يك حلقه رشد آوندهاي آبكش پسين به قطر ساقه افزوده ميشود . از اين رو مي توان سن گياه را از تعداد حلقه هاي رشد ي كه نمانگر فصل هاي رشد مي باشد پيش بيني كرد .

لايه زاينده چوب پنبه : لايه ديگري است كه در ساختمان ثانويه ، منشأ برخي از بافت هاي مقاوم و محافظ در گياهان مي باشد . اين لايه زاينده در خارج از لايه زاينده و اسكولار كامبيوم يعني در ناحيه پوست فعاليت خود را آغاز ميكند . سلول هايي كه به بيرون رانده ميشوند ، به سلول هاي چوب پنبه اي متمايز ميشوند كه در ديواره آنها سوبرين رسوب ميكند و ديواره آنهاچوبي ، سخت و ليگنيني مي شود . سلول هايي كه به سمت درون رانده مي شوند پارانشيمي باقي مي مانند و به سلول هاي پارانشيمي پوست اضافه مي شوند . از اين رو اين لايه را گاهي پوست ثانويه نامند .

پس لايه زاينده چوب پنبه قشري از سلول هاي چوب پنبه اي را در بيرون خود مي سازد ، كه در واقع جانشين روپوست ساختمان نخستين مي شود ، از اين جهت گاهي اين قشر را روپوست ثانويه نيز گويند . اصطلاح ديگر اين قشر ، قشر چوب پنبه اي است . اما قشر دروني كه سلول هاي آن مدتها پارانشيمی  باقي مي ماند ، اصطلاحأ فلودرم ناميده مي شود . در نتيجه اندام بافت پسين مركبي ظاهر مي گردد كه تماماً پريدرم ناميده مي شود .

بنابراين پريدرم شامل سه قشر كاملاً متمايز است :

الف) قشر سلول هاي بنيادي و لايه زاينده چوب پنبه ( فلوژن )

ب) قشر چوب پنبه اي شده و سوبريني شده

ج) قشر پارانشيمي فلودرم

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ساختمان برگ و انواع آن:

برگ يكي از اندام هاي بسيار مهم در گياهان است برگ به دليل فعاليت در امر فتوسنتز و شناسايي گياهان اهميت بسزايي دارد . برگ ها از اعضاي جانبي ساقه ها هستند و در محل گره ها قرار گرفته اند . معمولاً همراه با جوانه هاي جانبي و انشعابات مي باشند . رشدبرگ محدود و متقارن است .

پهنك برگ در نتيجه فعاليت فتوسنتز و اشغال فضايي بيشتر جهت نور گيري توسعه يافته است .

منشأ برگ :  برگ در ابتدا از مريستم نوك ساقه منشأ مي گيرد و در اطراف مريستم بصورت بر آمدگي ظاهر مي شود . برگ هاي جوان كه اصطلاحاً پريمورديوم ( Primordium ) ناميده مي شوند , ابتدا در فواصل بسيار نزديك ايجاد مي شوند ولي به تدريج كه فاصله آنها از مريستم نوك بيشتر مي شود از هم فاصله مي گيرند تا زماني كه فواصل بين گره ها تثبيت شود .

رشد اصلي برگ در نتيجه فعاليت مريستم هاي ديگري صورت مي گيرد كه برخي در خود برگ برخي ديگر در خارج از برگ مثلاً در دمبرگ يا در ميان گره قرار دارند . 

مورفولوژي برگ :

يك برگ معمولي ممكن است داراي بخش ها و اجزاي زير باشد كه گاهي بخوبي قابل تشخيص مي باشند .

1_ صفحه يا پهنك برگ : پهنك بخش اصلي برگ به شمار مي آيد و در نتيجه تكامل در مسير فعاليت حياتي فتوسنتز جهت نور گيري بيشتر پهن مي شود . ( Lamina )

2_ دمبرگ : پهنك را به ساقه متصل مي كند . دمبرگ گاهي بلند ، گاهي كوتاه و به ابعاد و اشكال مختلف يافت مي شوند . ارتباط سيستم آوندي پهنك از طريق دمبرگ با ساقه بر قرار مي شود . ( Petiole )

برگ گاهي فاقد دمبرگ مي باشد مثل : برگ هاي اكثر تك لپه اي ها ، بخصوص اعضاي خانواده گندميان    ( گندم ، جو ، برنج ،...)

3_ گوشواره ( استيپول = Stipule ) : زائده يا زاويه اي است كه گاه در محل اتصال دمبرگ به ساقه وجود دارد . گوشواره گاهي بزرگ و گاهي كوچك است و گاهي نيز تغيير شكل مي دهد .

4_ رگبرگ مياني ( midrib ) : غالبا ً به صورت برجسته در وسط پهنك قرار دارد و به خصوص از زير برگ بخوبي نمايان است . انشعاب اصلي سيستم آوندي برگ را تشكيل مي دهد . معمولاً بافت هاي محافظ و مقاومي در اطراف آن قرار گرفته است . 

تغييرات در شكل برگ :

برگ ها هميشه با وضع عادي و با اجزا و بخش هاي مختلف خود ظاهر نمي گردند بلكه بسياري از مواقع تغييرات وسيعي در شكل و فرم هر كدام از آنها رخ مي دهد .

1_ پيچ ها : برگها نيز مانند ساقه به پيچ تبديل مي شوند و گياه را به قيم متصل مي كنند.  مانند پيچهاي گياهان تيره كدو.

2_ فلس : برگهايي كه در زير زمين و در روي ساقه هاي زير زميني  قرار دارند ، كلروفيل خود را از دست داده اند ، و فلس ناميده ميشوند . ساقه های زیرزمینی گياهان تك لپه مثل : پياز ، سوسن و نرگس با برگهاي ضخيم و بي رنگ پوشيده شده و جوانه كوچك گياه را كه در داخل آن قرار گرفته است حفظ مي نمايد . در اغلب اين برگ ها مواد غذايي فراواني ذخيره شده است ، فلس هاي غذايي مزبور را گاهي فلس هاي نازك قهوه اي رنگي احاطه كرده است و براي محافظت پياز بكار مي رود .

3_ خار: برگ برخي از گياهان به خار تبديل شده است . مثل زرشك ، كاكتوس .

خارهايي كه از تغييرات ساقه بوجود آمده اند ممكن است حامل برگ وجوانه باشند ولي خارهايي كه از تغييرات برگ بوجود آمده اند هيچوقت برگ و جوانه نخواهند داشت .

 

تقسيمات پهنك : اختلاف شكل ظاهري برگ ها در نتيجه رشد غير منظم و موضعي پهنك آنهاست و از اين جهت به دو دسته تقسيم مي شوند :

                                   الف) برگ درست : فاقد بريدگي مثل : اطلسي ، ياس .

1- برگهای ساده          ب) برگ مضرس : داراي تضريس كوچك يا بزرگ مثل : نعنا ، نارون ،شمشاد .

                                  ج) برگ كنگره اي : داراي بريدگي بيش از ربع عرض پهنك مثل: توت فرنگي، آلاله.

                                  د) برگ سپري : دمبرگ به وسط پهنك اتصال دارد مثل : لادن.


 

2-برگهای مرکب         الف ) برگ شانه اي مركب : برگچه ها در طرفين دمبرگ اصلي و به موازات هم قرار دارند. مثل گیاهان تیره نخود

                                 ب ) برگ پنجه اي مركب : برگچه ها به انتهاي دمبرگ اصلي متصل مي شوند مثل: شاهدانه

 

  رگبندي برگ ( Venation  ) : سيستم آوندي برگ را رگ بندي گويند . رگبندي بر دو نوع است :

1_ رگبندي برگ دو لپه : كه در آن رگبرگ هاي مياني ، رگبرگ هاي فرعي و انشعابات ظريفتر آنها وجود دارد ، و از لحاظ شكل ظاهري شبيه( شبكه) است .

2_ رگبندي برگ تك لپه :كه در آن رگبرگ ها با يكديگر موازيند.

خصوصيات تشريحي برگ :

بطور كلي ساختمان پهنك در گياهان تشكيل شده است از :

1_ اپيدرم فوقاني : ضخامت آن بيشتر از اپيدرم تحتاني است . تعداد كرك بيشتر و تيره تر بنظر مي رسد .

2_ بافت ميان برگي يا مزوفيل : كه داراي كلروفيل فراوان مي باشد .

3_ سيستم آوندي

4_ اپيدرم تحتاني : تعداد روزنه ها در آن بيشتر از اپيدرم فوقاني است . روشن تر به نظر ميرسد .

 

ساختار آناتوميكي برگ يك گياه تك لپه :
برگ گياهان تك لپه بدون دمبرگ يا sessiliform ميباشد و معمولاً به صورت متناوب روي ساقه قرار گرفته اند و نيام آنها ساقه را درآغوش مي گيرد . پهنك برگ معمولا ً داراي رگبرگهاي موازي است . در قسمت قاعده برگ معمولاً اندامي تحت عنوان زبانك يا Ligul مشاهده مي شود .

يك زائده تغيير شكل يافته معادل با استيپول در دو لپه اي تحت عنوان گوشك يا auricule  ديده مي شود .

پهنك برگ داراي اپيدرم فوقاني و تحتاني است و از يك سري سلول خشن و سخت تشكيل شده است . همچنين داراي اندام هاي زير مي باشد : روزنه ، كرك ، سلول هاي حبابي ، سلول های حاوي سيليس ، سلولهاي چوب پنبه اي .

مزوفيل برگ داراي بافت پارانشيمي كلروفيلي ساده مي باشد .

دستجات چوب آبكش در تك لپه اي ها ( رگبرگ ها ) به صورت موازي در برگ مشاهده مي شوند طرز  قرار گرفتن آوند ها به اين ترتيب است كه آوند هاي چوبي شبيه V قرار گرفته اند و آوند هاي آبكش در دهانه  Vديده ميشوند .

 

ساختار آناتوميكي برگ يك گياه دو لپه :
در برگ گياه دو لپه ساختار آناتوميكي خاصي را ميتوان مورد بررسي قرار داد .

* ساختمان دمبرگ تشكيل شده از يك اپيدرم كه از يك سري سلول با ديواره نازك تشكيل شده است و داراي ضمائم اپيدرمي از قبيل كرك و روزنه است . زير اپيدرم بافت پارانشيم پوست با فضاي بين سلولي زياد قابل مشاهده است . در بين اين بافت ممكن است بافت ترشحي ديده شود . مثل دمبرگ پرتقال . بعد دستجات چوب آبكش مشاهده مي شوند كه از ناحيه گره ساقه وارد دمبرگ مي شوند . آوند هاي چوبي در بالا و آوندهاي آبكش در زير آنها قرار گرفته اند .

* ساختمان نيام  تقريباً شبيه دمبرگ مي باشد با اين تفاوت كه مقداري برجسته است و وسعت پيدا كرده است . بافت نگهدارنده در اين نواحي زياد است زيرا وظيفه استوار نگهداشتن برگ روي ساقه را بر عهده دارد .  

* استيپول ( گوشواره ) تنوع ساختاري دارد :

1-  گاهي بقدري بزرگ شده كه كار برگ را انجام مي دهد . مثل استيپول نخود فرنگي.

2-  گاهي بصورت خار در مي آيند.در اين صورت دو زائده سخت واسكلرانشيمي در قاعده دمبرگ مشاهده مي شود . مثل اقاقيا.

3- گاهي مثل پوست سيرغشايي مي شوند.اين حالت درخانواده علف هفت بندديده ميشود،كه اكرآ           (Ocrea)  نام دارد.

4- گاهي به پيچ تبديل مي شوند.

*ساختمان پهنك تشكيل شده از يك اپيدرم فوقاني كه داراي كوتيكول در اپيدرم فوقاني بيشتر از اپيدرم تحتاني است همچنين تعداد روزنه ها در اپيدرم فوقاني كمتر از اپيدرم تحتاني است . اپيدرم فوقاني چون كرك هاي بيشتري دارد معمولاً تيره تر از اپيدرم تحتاني به نظر مي رسد .

*مزوفيل (Mezophyll ) يا بافت مزانشيم در دو لپه اي ها از پارانشيم نرده اي و پارانشيم حفره اي تشكيل شده است . كه برگ ها معمولاً به دو حالت ديده مي شوند :متقارن و نا متقارن

بافت آوندي در مزوفيل برگ شامل يك دسته آوند چوبي در قسمت فوقاني و يك دسته آوند آبكش در قسمت تحتاني برگ مي باشد . اطراف دستجات آوندي را بافت نگهدارنده از نوع اسكلرانشيم احاطه مي كند كه وظيفه استوار نگه داشتن برگ را روي ساقه بر عهده دارند .

 

ساختار آناتوميكي برگ در بازدانگان :
سطح برگ در بازدانگان فوق العاده تحليل رفته و برگ هايشان سوزني شكل است . مزوفيل برگ ازنوع اسفنجي(حفره اي ) مي باشد و روزنه ها از نوع عمقي مي باشند . كانال ترشحي بخصوص در كاج ها مشاهده مي شود .

ساختاربرگ گياهان آبزي :
اگر برگها غوطه ور باشند به شكل نواري مشاهده مي شوند كه در اين صورت روزنه ندارند و دستجات آوندي در آنها كم است . بافت مزوفيل برگ بيشتر از نوع پارانشيم حفره اي ( اسفنجي ) است .

 

تقسيم بندي برگ بر حسب زيستگاه :

1- برگ گياهان مناطق خشك : معمولاً داراي كوتيكول فوق العاده ضخيم هستند . روزنه ها معمولاً درون كريپت قرار گرفته است و ميزان كرك در آنها فوق العاده زياد است . مثل درخت گز .

2_ برگ گياهان آبزي : اگر برگ غوطه ور باشد معمولاً به شكل نوار است كه معمولاً بدون روزنه هستند . دستجات آوندهاي چوبي در آنها كم است و بافت پارانشيم بيشتر حفره اي است . مثل : نيلوفر آبي .

3_ برگ گياهان مناطق معتدل

 

ساختمان قسمت هاي مختلف گل و انواع گل آذين :

  بطور كلي هر گياه داراي دو اندام مي باشد :

1_ اندام هاي رويشي : ريشه ، ساقه ، برگ ، جوانه

2_ اندام هاي زايشي: گل ، ميوه ، بذر

 

 گياهان را از نظر داشتن يا نداشتن گل به دو دسته تقسيم مي كنند :

1_ گياهان گلدار  كه گياهاني پيشرفته مي باشند . مثل نهاندانگان ( Angiosperma)

2-گياهان بدون گل كه گياهاني پست مي باشند . مثل خزه ها ، پنجه گرگيان ، دم اسبيان ، سرخس ها ، و بازدانگان (Gymnosperma ) .

 

گل اندام زايشي در گياهان گلدار است . گاه به دستگاه هاي توليد مثل جنسي بازدانگان و حتي گياهان ديگر نيز گل اطلاق مي شود ولي آنها گل حقيقي نيستند بلكه مخروط و يا دستگاه هاي زايشي كاملاً متفاوتي مي باشند . گل حامل اندام هاي توليد مثل جنسي و اندام هاي پوششي و محافظتي مثل كاسبرگ و گلبرگ است .

                                                                                   میله

                            1_ اندام هاي توليد مثلي    1 _ پرچم            بساک

                                                                             

             اجزا گل                                        2_ مادگي          كلاله  

                                                                                    خامه

                                                                                     تخمدان

                            2_ اندام هاي پوششي          كاسبرگ  

                                                               گلبرگ

 

گل توسط پايه اي به نام دمگل به ساقه گلزا متصل مي شود . در محل اتصال گل به ساقه ممكن است زائده اي به نام برگه حضور داشته باشد . گلها ممكن است به صورت انفرادي ظاهر شود و يا به صورت اجتماع يا گل آذين ظاهر مي گردند . گل ها معمولاً كوچك هستند و به صورت گلچه ظاهر مي شوند ، گلچه ها ممكن است ازطريق دمگلهاي فرعي به دمگل اصلي متصل شوند و در اين صورت حامل برگچه مي باشند .

 

 

 

 

 

انواع گل آذين : آرايش گلها بر روي ساقه گل زا ، گل آذين نام دارد . گل آذين به صورتهاي مختلفي   وجود دارد كه در امر شناسايي گلها بسيار مؤثر است . انواع گل آذين عبارتند از :

 

1_گل آذين خوشه ساده : داراي يك محور اصلي و محور هاي فرعي است كه هر كدام

 به يك گل منتهي   مي شود . فواصل دمگل ها ثابت و از پايين به بالا كوتاه تر مي شوند .

 

 

   

 

2_ گل آذين خوشه اي مركب : از يك محور اصلي تشكيل شده است    

 كه محور هاي فرعي آن را گل آذين خوشه ساده تشكيل مي دهد . بتدريج

 كه به نوك محور اصلي نزديك مي شويم از طول محورهاي فرعي كاسته خواهد شد .

 

 

3- گل آذين سنبله : شبيه گل آذين خوشه ساده است با اين تفاوت كه گلها بدون دمگل يا با دمگل هاي كوتاهتر به محور اصلي گل آذين متصل مي باشند.

 

 

4_ گل آذين ديهيم : شبيه گل آذين خوشه ساده است با اين تفاوت كه دمگل ها طول متفاوتي دارند ولي همه آنها در يك سطح باز مي شوند .

 

5 -گل آذين اسپاديس يا چمچه اي : شبيه سنبله است با اين تفاوت كه محور گل آذين قطور و گوشتي است و گلچه هاي زيادي بصورت فشرده و بدون پايه به آن متصلند . گاهي اين گل آذين توسط برگه بزرگي به نام اسپاته پوشيده مي شود .

       

6_ گل آذين كلاپرك : از تجمع گلچه هاي نسبتاً متعددي بدون دمگل بر روي نهنج نسبتاً بزرگ وصفحه اي تشكيل گرديده است . گلچه هاي حاشيه اي رنگي و نازا مي باشند اما گلچه هاي روي صفحه نهنج بارور و منظم مي باشند .

 

 

7_ گل آذين چتر : گلچه هاي نسبتاً زيادي با دمگل هاي فرعي خود همه تقريباً از يك نقطه انتهايي دمگل اصلي بالا آمده اند ، بطوريكه همه گلچه ها در يك سطح قرار گرفته اند . معمولاً برگه هايي به صورت فراهم در محل اتصال دمگل هاي فرعي به دمگل اصلي ، گريبانه را ايجاد مي كنند . گاهي گل آذين چتر به صورت مركب ظاهر مي شود .

 

8- گل آذين گرزن : محور اصلي به يك گل ختم مي شود و انشعابات اين محور نيز به يك گل ختم مي شود . اين گل آذين دو نوع است : گرزن يك سويه و گرزن دوسويه .

 

9-گل آذين دم گربه اي((Cat kin : اين گل آذين داراي محوري نازك و ضعيف است كه بيشتر به صورت آويز ديده ميشود. اين گل آذين رشد نامحدود دارد ومحتوي گل تك جنس و بدون دمگل است وپس از گرده افشاني ويا در زماني كه گلها رسيدندريزش ميكند.

 GetBC(12);

چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:, :: 10:58 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

ساختمان گیاه

تازه کردن چاپ
علوم طبیعت > زیست شناسی > علوم گیاهی (cached)


مقدمه

از مجموع چند بافت یک اندام پدید می‌آید. در گیاهان دانه‌دار اندامهای رویشی و زایشی وجود دارند. اندامهای رویشی شامل ریشه ، ساقه ، برگ و اندامهای زایشی شامل گل ، میوه و دانه است. ریشه و ساقه را از آن جهت اندامهای رویا می‌نامیم که با جذب آب و نمکها و انجام فتوسنتز سبب ماده سازی ، رشد و رویش گیاه می‌شود. در گیاهان دانه‌دار محصول فعالیت اندامهای زایا تشکیل سلول تخم و سپس دانه است.



تصویر

ریشه

به استثنای خزه گیان و چند گونه از نهانزادان آوندی که فاقد ریشه‌اند در بقیه گیاهان این اندام به شکلهای مختلف وجود دارد. در ریشه و ساقه نهاندانگان دولپه‌ای دو نوع ساختار ممکن است وجود داشته باشد. ساختار نخستین و ساختار پسین. ساختار نخستین ، ساختمانی است که در ابتدا در ریشه و ساقه وجود دارد و ساختار پسین ، ساختاری است که در نتیجه رشد قطری ساقه و یا ریشه در این اندامها بوجود می‌آید. در واقع در گیاهان چوبی (غیر علفی) در نتیجه رشد و نمو قطری ، بافتهای جدیدی ساخته و به بافتهای قبلی ضمیمه می‌شود. این بافتهای جدید در مجموع ساختار پسین نامیده می‌شود. رشد پسین ریشه مربوط به فعالیت دو لایه زاینده کامبیوم و فلوژن است.

نقش ریشه

نقش اصلی ریشه در زندگی گیاه ، جذب آب و نکهای کانی و نگاهداری گیاه در خاک است.

انواع ریشه

بر حسب منشا تشکیل ریشه دو نوع ریشه راست و افشان تشخیص داده می‌شود. اگر منشا ریشه ، ریشه‌چه گیاه نباشد، چنین ریشه‌ای را نابجا گویند. ساختار ریشه در ارتباط با نقش آن تغییر می‌کند و در نتیجه انواع ریشه ایجاد می‌شوند که عبارتند از: ریشه‌های ذخیره‌ای یا غده‌ای، ریشه‌های هوایی (مانند ریشه‌های نگاهدارنده ، ریشه‌های بالارونده یا چسبنده) ، ریشه‌های انگلی و ریشه‌های تنفسی.

آناتومی ریشه

ساختار بیرونی ریشه در پایین بخش تارهای کشنده به‌ ترتیب از بالا به پایین عبارتند از: منطقه نمو ، منطقه مریستمی و کلاهک . در دو‌لپه‌ایها ، بافتهای مختلف ریشه از تکثیر سه یاخته بنیادی تشکیل می‌شوند. در بازدانگان ، بافتها از تکثیر دو یاخته بنیادی و در تک‌لپه‌ایها از تکثیر پنج گروه یاخته بوجود می‌آیند.



تصویر

ساقه

وظیفه ساقه

ساقه بخشی از محور اصلی گیاه است که نقشهای نگهداری ، هدایت ، تولید بافتهای جدید ، اندوختن مواد و فتوسنتز را به عهده دارد.

انواع ساقه

ساقه را از نظر محیط زندگی به سه گروه: ساقه‌های آبی ، ساقه‌های هوایی و ساقه‌های زیرزمینی تقسیم می‌کنند. ساقه‌های هوایی و زیرزمینی را به حسب طول عمر ، نوع گیاه و نحوه رشد به چهار گروه: ساقه‌های بازدانگان و دولپه‌ایهای چوبی ، ساقه‌های گیاهان دولپه‌ای علفی ، ساقه‌های گیاهان تک‌لپه‌ای و ساقه‌های تغییر شکل یافته تقسیم می‌کنند.

بخشهای مختلف ساقه

در روی ساقه بخشهایی دیده می‌شوند که عبارتند: جوانه انتهایی ، جوانه‌های جانبی مولد برگ و گل ، اثر برگ ، اثر دسته آوند ، گره ، میانگره و عدسک (در شاخه‌های مسن) . جوانه‌ها را بر حسب محل استقرار آنها بر روی ساقه به جوانه‌های انتهایی ، جانبی ، فرعی و نابجا تقسیم می‌کنند.

تغییر شکل ساقه

تغییر شکل ساقه اغلب با تغییر نقش آن همراه است. مهمترین ساقه‌های تغییر شکل یافته عبارتند از: ساقه‌های خزنده ، ساقه‌های زیرزمینی ، ساقه پیچنده ، ساقه‌های برگ نما ، ساقه‌های گوشتی و ساقه خارنما.

رشد ساقه

رشد ساقه به دو صورت طولی و قطری است. در قسمت انتهایی هر ساقه مریستم انتهایی قرار دارد که در اثر تقسیم و تمایز یاخته‌های آن سه نوع بافت مریستم نخستین به نامهای پروتودرم ، مریستم زمینه‌ای و پروکامبیوم بوجود می‌آیند. پروتودرم بشره را تولید می‌‌کند. بافتهای نخستین پوست مغز و گاهی اشعه مغزی از مریستم زمینه‌ای بوجود می‌آیند. پروکامبیوم از خارج آوندهای آبکش و از داخل آوندهای چوبی را ایجاد می‌کند.



تصویر

برگ

بیشتر برگها دارای پهنک و دمبرگ هستند و در برخی نیام و گوشوارک نیز دیده می‌شود. نیام به بخش نسبتا پهن پایین دمبرگ گفته می‌شود که کم و بیش ساقه را دربرمی‌گیرد. گوشوارکها ضمایمی هستند که در محل اتصال دمبرگ به ساقه در بعضی گیاهان دیده می‌شوند. در ساختار پهنک سه بخش مشخص وجود دارند که عبارتند از: روپوست ، میانبرگ و دسته‌های آوندی . روپوست زبرین و زیرین پهنک را پوشانده است. این سلولها در بعضی نهانزادان آوندی مانند سرخسها دارای کلروپلاست‌ هستند و به خاطر زیستن در ناحیه مرطوب لایه کوتینی نازکی دارند.

سلولهای روپوست خاستگاه انواع کرکها هستند. میانبرگ به پارانشیمی که بین روپوست زیرین و زبرین وجود دارد گفته می‌شود. در میانبرگ اکثر برگها دو نوع پارانشیم نرده‌ای و اسفنجی وجود دارد. سلولهای میانبرگ اسفنجی بطور معمول کروی و سلولهای استوانه‌ای زیر اپیدرم و در زیر آن سلولهای اسفنجی قرار می‌گیرند. در تک‌لپه‌ایها میانبرگ معمولا اسفنجی است. دسته‌های آوندی رگبرگهای برگ را می‌سازند. هر دسته آوندی بوسیله غلاف آوندی احاطه می‌شوند. دمبرگ و نیام ساختاری مشابه پهنک برگ دارند.

گل

گل اندامی است که اعمال تولید مثلی گیاه در آن صورت می‌گیرد. هر گل از اندامهای پوششی و زایشی تشکیل شده است. کاسبرگها و گلبرگها اندامهای پوششی گل هستند که حفاظت همه بخشهای گل را بر عهده دارند. نافه و (مادگی و ساختمان آن|مادگی)) اندامهای زایشی گل‌اند. نافه گل مجموعه‌ای از پرچمهاست که هر یک از پرچمها از میله و بساک تشکیل می‌یابند.

دانه گرده در اثر تقسیم میوز بوجود می‌آید و دارای دو هسته روینده زاینده است. مادگی از سه بخش تخمدان ، خامه و کلاله تشکیل شده است گلها از نظر ساختار متنوع‌اند و به صورت کامل ، ناقص ، نر و نرماده دیده می‌شوند. طرز قرار گرفتن گلها را روی شاخه‌ها گل آذین می‌نامند تشکیل گل طی سه مرحله صورت می‌گیرد که یکی از علل تشکیل آن برداشته شدن عوامل خواب از روی مریستمهای خفته است.



تصویر

میوه

فرآیند تولید مثل گیاهان گلدار با ظهور گل آغاز می‌شود و با تشکیل دانه پایان می‌یابد.پس از لقاح تخمک به دانه و دیواره‌های تخمدان به صورت میوه تغییر شکل می‌دهند. تغییر شکل تخمدان به میوه ممکن است بدون عمل لقاح نیز صورت گیرد. تخمدان رشد یافته را میوه گویند. در بسیاری از میوه‌ها بخشهای دیگر گل همراه با تخمدان رشد می‌کنند. تشکیل میوه عموما پس از گرده افشانی و لقاح آغاز می‌شود. بافت دیواره تخمدان ضمن تحولاتی فرا بر میوه را بوجود می‌آورد. که از سه لایه درون‌بر ، میان‌بر و برون‌بر تشکیل شده است. میوه گیاهان اصولا دو نوع هستند. میوه‌های ساده که از رشد یک تخمدان حاصل می‌شود و میوه‌های مرکب از رشد چند تخمدان حاصل می‌شوند.

دانه

بعد از لقاح مضاعف تخمک به دانه تبدیل می‌شود. دانه رسیده از سه بخش تشکیل شده است.


  • پوشش دانه: که از یک یا دو پوسته تخمک بوجود می‌آید.
  • آندوسپرم: که ممکن است به مقدار زیاد یا کم وجود داشته باشد.
  • جنین: که از رشد آن گیاه جوان بوجود می‌آید. دانه پس از تشکیل وارد زندگی می‌شود تا شرایط لازم برای رویش آن فراهم گردد.



چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:, :: 9:51 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

علوم طبیعت > زیست شناسی > علوم گیاهی
 
(cached)


مقدمه

از مجموع چند بافت یک اندام پدید می‌آید. در گیاهان دانه‌دار اندامهای رویشی و زایشی وجود دارند. اندامهای رویشی شامل ریشه ، ساقه ، برگ و اندامهای زایشی شامل گل ، میوه و دانه است. ریشه و ساقه را از آن جهت اندامهای رویا می‌نامیم که با جذب آب و نمکها و انجام فتوسنتز سبب ماده سازی ، رشد و رویش گیاه می‌شود. در گیاهان دانه‌دار محصول فعالیت اندامهای زایا تشکیل سلول تخم و سپس دانه است.



تصویر

ریشه

به استثنای خزه گیان و چند گونه از نهانزادان آوندی که فاقد ریشه‌اند در بقیه گیاهان این اندام به شکلهای مختلف وجود دارد. در ریشه و ساقه نهاندانگان دولپه‌ای دو نوع ساختار ممکن است وجود داشته باشد. ساختار نخستین و ساختار پسین. ساختار نخستین ، ساختمانی است که در ابتدا در ریشه و ساقه وجود دارد و ساختار پسین ، ساختاری است که در نتیجه رشد قطری ساقه و یا ریشه در این اندامها بوجود می‌آید. در واقع در گیاهان چوبی (غیر علفی) در نتیجه رشد و نمو قطری ، بافتهای جدیدی ساخته و به بافتهای قبلی ضمیمه می‌شود. این بافتهای جدید در مجموع ساختار پسین نامیده می‌شود. رشد پسین ریشه مربوط به فعالیت دو لایه زاینده کامبیوم و فلوژن است.

نقش ریشه

نقش اصلی ریشه در زندگی گیاه ، جذب آب و نکهای کانی و نگاهداری گیاه در خاک است.

انواع ریشه

بر حسب منشا تشکیل ریشه دو نوع ریشه راست و افشان تشخیص داده می‌شود. اگر منشا ریشه ، ریشه‌چه گیاه نباشد، چنین ریشه‌ای را نابجا گویند. ساختار ریشه در ارتباط با نقش آن تغییر می‌کند و در نتیجه انواع ریشه ایجاد می‌شوند که عبارتند از: ریشه‌های ذخیره‌ای یا غده‌ای، ریشه‌های هوایی (مانند ریشه‌های نگاهدارنده ، ریشه‌های بالارونده یا چسبنده) ، ریشه‌های انگلی و ریشه‌های تنفسی.

آناتومی ریشه

ساختار بیرونی ریشه در پایین بخش تارهای کشنده به‌ ترتیب از بالا به پایین عبارتند از: منطقه نمو ، منطقه مریستمی و کلاهک . در دو‌لپه‌ایها ، بافتهای مختلف ریشه از تکثیر سه یاخته بنیادی تشکیل می‌شوند. در بازدانگان ، بافتها از تکثیر دو یاخته بنیادی و در تک‌لپه‌ایها از تکثیر پنج گروه یاخته بوجود می‌آیند.



تصویر

ساقه

وظیفه ساقه

ساقه بخشی از محور اصلی گیاه است که نقشهای نگهداری ، هدایت ، تولید بافتهای جدید ، اندوختن مواد و فتوسنتز را به عهده دارد.

انواع ساقه

ساقه را از نظر محیط زندگی به سه گروه: ساقه‌های آبی ، ساقه‌های هوایی و ساقه‌های زیرزمینی تقسیم می‌کنند. ساقه‌های هوایی و زیرزمینی را به حسب طول عمر ، نوع گیاه و نحوه رشد به چهار گروه: ساقه‌های بازدانگان و دولپه‌ایهای چوبی ، ساقه‌های گیاهان دولپه‌ای علفی ، ساقه‌های گیاهان تک‌لپه‌ای و ساقه‌های تغییر شکل یافته تقسیم می‌کنند.

بخشهای مختلف ساقه

در روی ساقه بخشهایی دیده می‌شوند که عبارتند: جوانه انتهایی ، جوانه‌های جانبی مولد برگ و گل ، اثر برگ ، اثر دسته آوند ، گره ، میانگره و عدسک (در شاخه‌های مسن) . جوانه‌ها را بر حسب محل استقرار آنها بر روی ساقه به جوانه‌های انتهایی ، جانبی ، فرعی و نابجا تقسیم می‌کنند.

تغییر شکل ساقه

تغییر شکل ساقه اغلب با تغییر نقش آن همراه است. مهمترین ساقه‌های تغییر شکل یافته عبارتند از: ساقه‌های خزنده ، ساقه‌های زیرزمینی ، ساقه پیچنده ، ساقه‌های برگ نما ، ساقه‌های گوشتی و ساقه خارنما.

رشد ساقه

رشد ساقه به دو صورت طولی و قطری است. در قسمت انتهایی هر ساقه مریستم انتهایی قرار دارد که در اثر تقسیم و تمایز یاخته‌های آن سه نوع بافت مریستم نخستین به نامهای پروتودرم ، مریستم زمینه‌ای و پروکامبیوم بوجود می‌آیند. پروتودرم بشره را تولید می‌‌کند. بافتهای نخستین پوست مغز و گاهی اشعه مغزی از مریستم زمینه‌ای بوجود می‌آیند. پروکامبیوم از خارج آوندهای آبکش و از داخل آوندهای چوبی را ایجاد می‌کند.



تصویر

برگ

بیشتر برگها دارای پهنک و دمبرگ هستند و در برخی نیام و گوشوارک نیز دیده می‌شود. نیام به بخش نسبتا پهن پایین دمبرگ گفته می‌شود که کم و بیش ساقه را دربرمی‌گیرد. گوشوارکها ضمایمی هستند که در محل اتصال دمبرگ به ساقه در بعضی گیاهان دیده می‌شوند. در ساختار پهنک سه بخش مشخص وجود دارند که عبارتند از: روپوست ، میانبرگ و دسته‌های آوندی . روپوست زبرین و زیرین پهنک را پوشانده است. این سلولها در بعضی نهانزادان آوندی مانند سرخسها دارای کلروپلاست‌ هستند و به خاطر زیستن در ناحیه مرطوب لایه کوتینی نازکی دارند.

سلولهای روپوست خاستگاه انواع کرکها هستند. میانبرگ به پارانشیمی که بین روپوست زیرین و زبرین وجود دارد گفته می‌شود. در میانبرگ اکثر برگها دو نوع پارانشیم نرده‌ای و اسفنجی وجود دارد. سلولهای میانبرگ اسفنجی بطور معمول کروی و سلولهای استوانه‌ای زیر اپیدرم و در زیر آن سلولهای اسفنجی قرار می‌گیرند. در تک‌لپه‌ایها میانبرگ معمولا اسفنجی است. دسته‌های آوندی رگبرگهای برگ را می‌سازند. هر دسته آوندی بوسیله غلاف آوندی احاطه می‌شوند. دمبرگ و نیام ساختاری مشابه پهنک برگ دارند.

گل

گل اندامی است که اعمال تولید مثلی گیاه در آن صورت می‌گیرد. هر گل از اندامهای پوششی و زایشی تشکیل شده است. کاسبرگها و گلبرگها اندامهای پوششی گل هستند که حفاظت همه بخشهای گل را بر عهده دارند. نافه و (مادگی و ساختمان آن|مادگی)) اندامهای زایشی گل‌اند. نافه گل مجموعه‌ای از پرچمهاست که هر یک از پرچمها از میله و بساک تشکیل می‌یابند.

دانه گرده در اثر تقسیم میوز بوجود می‌آید و دارای دو هسته روینده زاینده است. مادگی از سه بخش تخمدان ، خامه و کلاله تشکیل شده است گلها از نظر ساختار متنوع‌اند و به صورت کامل ، ناقص ، نر و نرماده دیده می‌شوند. طرز قرار گرفتن گلها را روی شاخه‌ها گل آذین می‌نامند تشکیل گل طی سه مرحله صورت می‌گیرد که یکی از علل تشکیل آن برداشته شدن عوامل خواب از روی مریستمهای خفته است.



تصویر

میوه

فرآیند تولید مثل گیاهان گلدار با ظهور گل آغاز می‌شود و با تشکیل دانه پایان می‌یابد.پس از لقاح تخمک به دانه و دیواره‌های تخمدان به صورت میوه تغییر شکل می‌دهند. تغییر شکل تخمدان به میوه ممکن است بدون عمل لقاح نیز صورت گیرد. تخمدان رشد یافته را میوه گویند. در بسیاری از میوه‌ها بخشهای دیگر گل همراه با تخمدان رشد می‌کنند. تشکیل میوه عموما پس از گرده افشانی و لقاح آغاز می‌شود. بافت دیواره تخمدان ضمن تحولاتی فرا بر میوه را بوجود می‌آورد. که از سه لایه درون‌بر ، میان‌بر و برون‌بر تشکیل شده است. میوه گیاهان اصولا دو نوع هستند. میوه‌های ساده که از رشد یک تخمدان حاصل می‌شود و میوه‌های مرکب از رشد چند تخمدان حاصل می‌شوند.

دانه

بعد از لقاح مضاعف تخمک به دانه تبدیل می‌شود. دانه رسیده از سه بخش تشکیل شده است.


  • پوشش دانه: که از یک یا دو پوسته تخمک بوجود می‌آید.
  • آندوسپرم: که ممکن است به مقدار زیاد یا کم وجود داشته باشد.
  • جنین: که از رشد آن گیاه جوان بوجود می‌آید. دانه پس از تشکیل وارد زندگی می‌شود تا شرایط لازم برای رویش آن فراهم گردد.


چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:, :: 9:23 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

ساختمان گیاه

تازه کردن چاپ
علوم طبیعت > زیست شناسی > علوم گیاهی
 
(cached)


مقدمه

از مجموع چند بافت یک اندام پدید می‌آید. در گیاهان دانه‌دار اندامهای رویشی و زایشی وجود دارند. اندامهای رویشی شامل ریشه ، ساقه ، برگ و اندامهای زایشی شامل گل ، میوه و دانه است. ریشه و ساقه را از آن جهت اندامهای رویا می‌نامیم که با جذب آب و نمکها و انجام فتوسنتز سبب ماده سازی ، رشد و رویش گیاه می‌شود. در گیاهان دانه‌دار محصول فعالیت اندامهای زایا تشکیل سلول تخم و سپس دانه است.



تصویر

ریشه

به استثنای خزه گیان و چند گونه از نهانزادان آوندی که فاقد ریشه‌اند در بقیه گیاهان این اندام به شکلهای مختلف وجود دارد. در ریشه و ساقه نهاندانگان دولپه‌ای دو نوع ساختار ممکن است وجود داشته باشد. ساختار نخستین و ساختار پسین. ساختار نخستین ، ساختمانی است که در ابتدا در ریشه و ساقه وجود دارد و ساختار پسین ، ساختاری است که در نتیجه رشد قطری ساقه و یا ریشه در این اندامها بوجود می‌آید. در واقع در گیاهان چوبی (غیر علفی) در نتیجه رشد و نمو قطری ، بافتهای جدیدی ساخته و به بافتهای قبلی ضمیمه می‌شود. این بافتهای جدید در مجموع ساختار پسین نامیده می‌شود. رشد پسین ریشه مربوط به فعالیت دو لایه زاینده کامبیوم و فلوژن است.

نقش ریشه

نقش اصلی ریشه در زندگی گیاه ، جذب آب و نکهای کانی و نگاهداری گیاه در خاک است.

انواع ریشه

بر حسب منشا تشکیل ریشه دو نوع ریشه راست و افشان تشخیص داده می‌شود. اگر منشا ریشه ، ریشه‌چه گیاه نباشد، چنین ریشه‌ای را نابجا گویند. ساختار ریشه در ارتباط با نقش آن تغییر می‌کند و در نتیجه انواع ریشه ایجاد می‌شوند که عبارتند از: ریشه‌های ذخیره‌ای یا غده‌ای، ریشه‌های هوایی (مانند ریشه‌های نگاهدارنده ، ریشه‌های بالارونده یا چسبنده) ، ریشه‌های انگلی و ریشه‌های تنفسی.

آناتومی ریشه

ساختار بیرونی ریشه در پایین بخش تارهای کشنده به‌ ترتیب از بالا به پایین عبارتند از: منطقه نمو ، منطقه مریستمی و کلاهک . در دو‌لپه‌ایها ، بافتهای مختلف ریشه از تکثیر سه یاخته بنیادی تشکیل می‌شوند. در بازدانگان ، بافتها از تکثیر دو یاخته بنیادی و در تک‌لپه‌ایها از تکثیر پنج گروه یاخته بوجود می‌آیند.



تصویر

ساقه

وظیفه ساقه

ساقه بخشی از محور اصلی گیاه است که نقشهای نگهداری ، هدایت ، تولید بافتهای جدید ، اندوختن مواد و فتوسنتز را به عهده دارد.

انواع ساقه

ساقه را از نظر محیط زندگی به سه گروه: ساقه‌های آبی ، ساقه‌های هوایی و ساقه‌های زیرزمینی تقسیم می‌کنند. ساقه‌های هوایی و زیرزمینی را به حسب طول عمر ، نوع گیاه و نحوه رشد به چهار گروه: ساقه‌های بازدانگان و دولپه‌ایهای چوبی ، ساقه‌های گیاهان دولپه‌ای علفی ، ساقه‌های گیاهان تک‌لپه‌ای و ساقه‌های تغییر شکل یافته تقسیم می‌کنند.

بخشهای مختلف ساقه

در روی ساقه بخشهایی دیده می‌شوند که عبارتند: جوانه انتهایی ، جوانه‌های جانبی مولد برگ و گل ، اثر برگ ، اثر دسته آوند ، گره ، میانگره و عدسک (در شاخه‌های مسن) . جوانه‌ها را بر حسب محل استقرار آنها بر روی ساقه به جوانه‌های انتهایی ، جانبی ، فرعی و نابجا تقسیم می‌کنند.

تغییر شکل ساقه

تغییر شکل ساقه اغلب با تغییر نقش آن همراه است. مهمترین ساقه‌های تغییر شکل یافته عبارتند از: ساقه‌های خزنده ، ساقه‌های زیرزمینی ، ساقه پیچنده ، ساقه‌های برگ نما ، ساقه‌های گوشتی و ساقه خارنما.

رشد ساقه

رشد ساقه به دو صورت طولی و قطری است. در قسمت انتهایی هر ساقه مریستم انتهایی قرار دارد که در اثر تقسیم و تمایز یاخته‌های آن سه نوع بافت مریستم نخستین به نامهای پروتودرم ، مریستم زمینه‌ای و پروکامبیوم بوجود می‌آیند. پروتودرم بشره را تولید می‌‌کند. بافتهای نخستین پوست مغز و گاهی اشعه مغزی از مریستم زمینه‌ای بوجود می‌آیند. پروکامبیوم از خارج آوندهای آبکش و از داخل آوندهای چوبی را ایجاد می‌کند.



تصویر

برگ

بیشتر برگها دارای پهنک و دمبرگ هستند و در برخی نیام و گوشوارک نیز دیده می‌شود. نیام به بخش نسبتا پهن پایین دمبرگ گفته می‌شود که کم و بیش ساقه را دربرمی‌گیرد. گوشوارکها ضمایمی هستند که در محل اتصال دمبرگ به ساقه در بعضی گیاهان دیده می‌شوند. در ساختار پهنک سه بخش مشخص وجود دارند که عبارتند از: روپوست ، میانبرگ و دسته‌های آوندی . روپوست زبرین و زیرین پهنک را پوشانده است. این سلولها در بعضی نهانزادان آوندی مانند سرخسها دارای کلروپلاست‌ هستند و به خاطر زیستن در ناحیه مرطوب لایه کوتینی نازکی دارند.

سلولهای روپوست خاستگاه انواع کرکها هستند. میانبرگ به پارانشیمی که بین روپوست زیرین و زبرین وجود دارد گفته می‌شود. در میانبرگ اکثر برگها دو نوع پارانشیم نرده‌ای و اسفنجی وجود دارد. سلولهای میانبرگ اسفنجی بطور معمول کروی و سلولهای استوانه‌ای زیر اپیدرم و در زیر آن سلولهای اسفنجی قرار می‌گیرند. در تک‌لپه‌ایها میانبرگ معمولا اسفنجی است. دسته‌های آوندی رگبرگهای برگ را می‌سازند. هر دسته آوندی بوسیله غلاف آوندی احاطه می‌شوند. دمبرگ و نیام ساختاری مشابه پهنک برگ دارند.

گل

گل اندامی است که اعمال تولید مثلی گیاه در آن صورت می‌گیرد. هر گل از اندامهای پوششی و زایشی تشکیل شده است. کاسبرگها و گلبرگها اندامهای پوششی گل هستند که حفاظت همه بخشهای گل را بر عهده دارند. نافه و (مادگی و ساختمان آن|مادگی)) اندامهای زایشی گل‌اند. نافه گل مجموعه‌ای از پرچمهاست که هر یک از پرچمها از میله و بساک تشکیل می‌یابند.

دانه گرده در اثر تقسیم میوز بوجود می‌آید و دارای دو هسته روینده زاینده است. مادگی از سه بخش تخمدان ، خامه و کلاله تشکیل شده است گلها از نظر ساختار متنوع‌اند و به صورت کامل ، ناقص ، نر و نرماده دیده می‌شوند. طرز قرار گرفتن گلها را روی شاخه‌ها گل آذین می‌نامند تشکیل گل طی سه مرحله صورت می‌گیرد که یکی از علل تشکیل آن برداشته شدن عوامل خواب از روی مریستمهای خفته است.



تصویر

میوه

فرآیند تولید مثل گیاهان گلدار با ظهور گل آغاز می‌شود و با تشکیل دانه پایان می‌یابد.پس از لقاح تخمک به دانه و دیواره‌های تخمدان به صورت میوه تغییر شکل می‌دهند. تغییر شکل تخمدان به میوه ممکن است بدون عمل لقاح نیز صورت گیرد. تخمدان رشد یافته را میوه گویند. در بسیاری از میوه‌ها بخشهای دیگر گل همراه با تخمدان رشد می‌کنند. تشکیل میوه عموما پس از گرده افشانی و لقاح آغاز می‌شود. بافت دیواره تخمدان ضمن تحولاتی فرا بر میوه را بوجود می‌آورد. که از سه لایه درون‌بر ، میان‌بر و برون‌بر تشکیل شده است. میوه گیاهان اصولا دو نوع هستند. میوه‌های ساده که از رشد یک تخمدان حاصل می‌شود و میوه‌های مرکب از رشد چند تخمدان حاصل می‌شوند.

دانه

بعد از لقاح مضاعف تخمک به دانه تبدیل می‌شود. دانه رسیده از سه بخش تشکیل شده است.


  • پوشش دانه: که از یک یا دو پوسته تخمک بوجود می‌آید.
  • آندوسپرم: که ممکن است به مقدار زیاد یا کم وجود داشته باشد.
  • جنین: که از رشد آن گیاه جوان بوجود می‌آید. دانه پس از تشکیل وارد زندگی می‌شود تا شرایط لازم برای رویش آن فراهم گردد.


چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:, :: 9:14 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

پنجه گرگیان

تازه کردن چاپ
علوم طبیعت > زیست شناسی > علوم گیاهی > رده بندی گیاهی
 
(cached)


مقدمه

تمامی گیاهان شاخه لیکوپودیوفیتا (پنجه گرگیان) دارای دو نسل گامتوفیتی و اسپورفیتی هستند. پیکر رویشی گیاه به نسل اسپوروفیت آن تعلق داشته و متشکل از ریشه ، ساقه‌های هوایی و برگهای کوچک (میکروفیل) هستند. تعدادی از زواید برگی تغییر شکل داده و به صورت اعضای زایشی یا اسپوروفیل درمی‌آیند. هاگدانها در پای اسپوروفیلها قرار گرفته و ممکن است ایجاد میکروسپور و یا مگاسپور و یا ایجاد یک نوع هاگ نمایند.


تصویر



در برخی از گونه‌ها هر دو نوع میکروفیلهای بارور دارای کلروفیل بوده و فتوسنتز کننده هستند و در گروهی دیگر زواید برگی بارور فلس مانند و غیر فتوسنتز کننده‌اند. مجموع آنها عضو مخروط مانندی را که استروبیل خوانده می‌شود و در انتهای ساقه‌های هوایی قرار می‌گیرد بوجود می‌آورند. گامتوفیتهای واجد کلروفیل غالبا اتوتروف و گامتوفیتهای فاقد کلروفیل معمولا ساپروفیت هستند.

مشخصات شاخه پنجه گرگیان

اسپوروفیت این گیاهان کم و بیش با تقسیمات دو گانه می‌باشند. ریشه و ساقه در آنها کاملا تمایز یافته و مشخص هستند برگها به صورت میکروفیل و شامل یک رگبرگ غیر منشعب می‌باشند. سیستم آوندی از تراکئید و آبکش تشکیل یافته است. هاگدانها در نزدیکی یا در پای میکروفیلها ظاهر شده، جور هاگ یا ناجور هاگ هستند. گامتوفیت در روی سطح خاک و یا در زیر خاک تشکیل می‌گردد. این شاخه به 2 رده به اسامی لیکوپودیوپسیدا و ایزوتوپسیدا تقسیم می‌گردد.

رده لیکوپودیوپسیدا

گیاهان چند ساله ، خشکی‌زی یا اپی‌فیت با شاخه‌های کم و بیش مشخص و انشعابات دو گانه‌اند. برگها کوچک و ساده ، فاقد و یا واجد فقط یک رگبرگ و بدون لیگول می‌باشند. اعضای این رده جور هاگ بوده و هاگدان آنها در پای برگ ظاهر شده و مجموعا به صورت خوشه یا سنبله به نظر می‌آیند.

پروتال زیرزمینی و اغلب ساپروفیت و همراه با میکوریزهاست. گیاهان این رده در یک راسته به نام لیکوپودیالس که از یک خانواده به نام لیکوپودیاسه تشکیل یافته طبقه بندی می‌شوند. دو جنس لیکوپودیوم و مارزبان در این خانواده جای دارند. تاکنون هیچ یک از گیاهان متعلق به این رده در ایران شناخته نشده‌اند.



تصویر

رده ایزوتوپسیدا

گیاهان چند ساله خشکی‌زی ، آبزی و یا اپی‌فیت هستند. ساقه‌های آنها با انشعابات دو گانه و راست یا گسترده در سطح زمین (مانند Selayginella) و یا کوتاه و تکمه مانند (نظیر Isoetes) می‌باشند. در جنس سلاژنیلا برگها کوچک و به صورت میکروفیلهای واجد یک رگبرگ میانی غیر منشعب و دارای لیگول هستند. در جنس Isoetes برگها طویل و باریک ، در قاعده قاشقی شک و دارای لبه غشایی و لیگول دارند.

این گیاهان ناجور هاگ بوده و هاگدانها در پای میکروفیلها قرار دارند. در جنس سلاژنیلا هاگدانها و اسپوروفیلها ایجاد استروبیل چهار وجهی نموده‌اند. اعضای این رده دو نوع پروتال ایجاد می‌کنند. پروتال حاصل از مگاسپور ایجاد آرکگون و پروتال حاصل از میکروسپور ایجاد آنتریدی می‌نمایند. همواره فقط یکی از آرکگونهای حاصل در پروتال ماده تلقیح و ایجاد زیگوت می‌نمایند.

ویژگیهای مهم پنجه گرگیان

در پنجه گرگیان ، هاگها در نزدیکی محور اسپوروفیلهای (برگها) یا روی آنها قرار دارند. اسپوروفیلها در انتهای شاخه‌های قائم جمع می‌شوند و اندام مخروطی (استروبیل) را بوجود می‌آورند و پنجه گرگیان جور هاگ و ناجور هاگ گامتوفیت پنجه گرگ ممکن است بی رنگ و زیرزمینی باشد ولی گامتوفیت انواع دیگر اتوتروف است. گامتوفیت سلاژنیل درون هاگ رشد می‌کند. هاگهای برخی انواع سلاژنیل انواع سلاژنیل تا مرحله رسیدن گامتوفیت و لقاح در استروبیل باقی می‌مانند. دستگاه آوندی ساقه پنجه گرگیان شبیه دستگاه آوندی ریشه نهاندانگان است.

اهمیت اقتصادی شاخه لیکوپودفیتا

گیاهان این شاخه نیز از اهمیت اقتصادی کمی برخوردار بوده و فقط تعدادی از گونه‌های متعلق به جنس Selaginella به عنوان گیاهان زینتی پرورش داده می‌شوند.

محل رشد و تکثیر

غالب گیاهان شاخه لیکوپودیوفیتا در مناطق استوایی و حاره و معدودی از آنها در منطقه معتدله گسترش دارند. هیچ یک از آنها بطور خودرو در ایران نمی‌رویند.
 


چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:سرخس, :: 9:2 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

 

دید کلی

سرخسها گروهی از گیاهان نهانزاد آوندی هستند. سرخسهای کنونی گروهی تکامل یافته‌ترین گیاهان از این گروه هستند. رشد برگ در سرخسها نسبتا کامل و مدوام و ریزوم آنها پایا است. در سرخسها مثل سایر نهانزادان آوندی تولید گیاه برگدار با تشکیل تخم آغاز می‌شود و بنابراین با اسپوروفیت مطابقت دارد.



تصویر

 

ریشه سرخسها

ریشه سرخسها همیشه نابجا و نازک بوده، قطر آن از 2 تا 3 میلیمتر تجاوز نمی‌کند. ریشه‌های نابجا علاوه بر سطح ریزوم روی دمبرگ سرخسها نیز می‌روید. در برش عرضی استوانه آوندی ریشه در سرخسها ، دو دسته |آوند آبکشی متناوب با دو دسته آوند چوبی به شکل مثلث که در پایه به یکدیگر متصل هستند و در بین آن دو فضایی برای پارانشیم مغزی وجود ندارد دیده می‌شود. بعد از آوندها لایه دایره محیطیه که سلولهای آن متناوب با سلولهای آندودرمی هستند و سپس پارانشیم پوستی ریشه قرار دارد. پارانشیم پوستی را از خارج لایه کرک زا در نقاط مختلف آن کرکهای عریض و طویل کشنده (به جای اپیدرم) دیده می‌شود محصور می‌سازد.
 

ساقه سرخسها

سرخسها ریزوم دارند و ریزوم در سال یک ساقه هوایی تولید می‌کند که حامل برگهای بزرگی است. ساقه سرخسها ، به استثنای بعضی گونه‌های نادر مناطق حاره ، همیشه زیرزمینی و به صورت ریزوم است. ریزوم سرخس تریکومانس آلاتوم که سرخسی کوچک است، دارای ساقه نازک با ساختاری ساده و یک استوانه مرکزی است. در برش عرضی ریزوم این سرخس بخشهای زیر دیده می‌شود. طبقه اپیدرم ، منطقه فیبر پوستی ، پارانشیم پوستی ، لایه آندودرم ، دایره محیطیه ، آوندهای غربالی ، وجود یک ردیف سلول پارانشیمی در زیر حلقه بافت آبکش ، دسته‌های چوبی مرکب از تراکئیدهای دارای تزئینات مارپیچی نردبانی که کم و بیش همراه با عناصر پارانشیم چوبی‌اند.
 

برگ سرخسها

برگ سرخس فروند نامیده می‌شود. برگها نسبت به ساقه بزرگند و اثر برگی آنها که اهمیت زیاد دارد، در محل تشکیل در استوانه مرکزی ساقه یا حتی در قطعات آن چاله‌ای ایجاد می‌کند. برگ سرخسها دارای 2 ویژگی هستند. حالت پیچیده برگ قبل از باز شدن. برگ جوان به صورت دسته عصا پیچیده است و رشد نامحدود آن.

برگها در سرخسها مستقیما از ریزوم جدا شده و رشد و توسعه آنها معمولا چندین سال طول می‌کشد. رشد برگ بوسیله مریستمی که در نوک و راس آن قرار دارد صورت گرفته و دمبرگ یا پایه آن نیز تقریبا همان ساختار تشریحی ریزوم را با اختلاف عدم قرینه محوری و داشتن قرنیه طرفی دارد. در ساختار کلی برگ ، پارانشیم نرده‌ای همراه با پارانشیم حفره‌ای تشکیل مزوفیل وجود دارد. سلولهای اپیدرمی و سلولهای روزنه‌ای کلروفیل دارند.



تصویر

 

چرخه زندگی و تولید مثل در سرخسها

در گیاهان آوندی تناوب نسلها به صورت گامتوفیت و اسپوروفیت دیده می‌شود. گیاهی که معمولا سرخس نامیده می‌شود در واقع اسپوروفیت است که بزرگ برگدار و سبز است و امکان دارد که در تمام سال باقی بماند. در فصلهای معینی از سال سلولهای سطح زیرین برگ سرخس هاگدانهای عدسی شکل پایه‌داری تولید می‌کنند. معمولا در یک نقطه برگ چند هاگدان باهم پدید می‌آیند. این دسته هاگدانها سور نامیده می‌شود. در بسیاری از موارد سورها دو ردیف منظم در دو ردیف رگبرگ اصلی برگ تشکیل می‌دهند.

در هاگدان محتوی سلولهای مادر هاگ است که پس از تقسیم میوز هاگهای هاپلوئید دارای پوشش محافظ تولید می‌کنند.سرانجام هاگدانها خشک شده و شکفته می‌شوند و هاگها بیرون می‌ریزند. بعدا این هاگها می‌رویند و گامتوفیتهای هاپلوئید را بوجود می‌آورند. اندامهای جنسی آنتریدی و آرکگون در سطح زیرین گامتوفیت ایجاد می‌شوند. آنتریدی تولید گامت نر و آرکگون تولید گامت ماده را می‌کند که از لقاح آنها تخم ایجاد شده و از رشد تخم گیاه اسپوروفیت حاصل می‌شود. و به این ترتیب این چرخه ادامه می‌یابد.
 

چند گونه از سرخسهای ایران

پرسیاوشان معمولی

این سرخس در نقاط مرطوب ، در کنار جویبارها و در حلقه چاههای آب شمال ایران می‌روید. برگ دارای دمبرگ دراز بی‌کرک و براق با پهنکی از تقسیمات کوچک است.
 

پرسیاوشان پا سیاه

قسمت انتهایی برگ این سرخس تقسیمات باریک و فراوان داشته و دمبرگ آن براق سیاه است.




تصویر
زنگی دارو

 

سرخس مار زبان

دارای دو نوع برگ عقیم و بارور است. برگ عقیم فاقد هاگدان ، بیضی شکل دارای کناره‌های کامل و برگ باور ، بسیار باریک ، لوله‌ای شکل و حامل دو ردیف اسپورانژ است.
 

سرخس بسپایک

حلقه مکانیکی اسپورانز در این سرخس ناقص بوده، رگبرگهای فرعی برگها که مرکز به لبه یا کناره آن نمی‌رسند. این گیاه در تمام سال سبز و دارای برگهای پایا یا چند ساله است.
 

زنگی دارو

ساقه زیرزمینی این سرخس پوشیده از بقایای پوسیده برگهای قبلی است. حلقه مکانیکی اسپورانژ در این سرخس ناقص است.
 

سرخس بلوطی

این گیاه بدون گل جذاب دارای ساقه‌ای خزنده است که درست در زیر سطح زمین به صورت افقی رشد می‌کند از این ساقه برگ ساقه‌های سبز رنگی به صورت عمودی رشد می‌کنند که به آهستگی برافراشته می‌شوند. سرخس بلوطی توسط بوجود آوردن هاگهای ریز در زیر برگ ساقه‌هایش تولید مثل می‌کند. هاگها در دسته‌هایی تولید می‌شوند که برای دیدن به اندازه کافی بزرگ هستند.
 



چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:سرخس, :: 9:2 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

 

دید کلی

سرخسها گروهی از گیاهان نهانزاد آوندی هستند. سرخسهای کنونی گروهی تکامل یافته‌ترین گیاهان از این گروه هستند. رشد برگ در سرخسها نسبتا کامل و مدوام و ریزوم آنها پایا است. در سرخسها مثل سایر نهانزادان آوندی تولید گیاه برگدار با تشکیل تخم آغاز می‌شود و بنابراین با اسپوروفیت مطابقت دارد.



تصویر

 

ریشه سرخسها

ریشه سرخسها همیشه نابجا و نازک بوده، قطر آن از 2 تا 3 میلیمتر تجاوز نمی‌کند. ریشه‌های نابجا علاوه بر سطح ریزوم روی دمبرگ سرخسها نیز می‌روید. در برش عرضی استوانه آوندی ریشه در سرخسها ، دو دسته |آوند آبکشی متناوب با دو دسته آوند چوبی به شکل مثلث که در پایه به یکدیگر متصل هستند و در بین آن دو فضایی برای پارانشیم مغزی وجود ندارد دیده می‌شود. بعد از آوندها لایه دایره محیطیه که سلولهای آن متناوب با سلولهای آندودرمی هستند و سپس پارانشیم پوستی ریشه قرار دارد. پارانشیم پوستی را از خارج لایه کرک زا در نقاط مختلف آن کرکهای عریض و طویل کشنده (به جای اپیدرم) دیده می‌شود محصور می‌سازد.
 

ساقه سرخسها

سرخسها ریزوم دارند و ریزوم در سال یک ساقه هوایی تولید می‌کند که حامل برگهای بزرگی است. ساقه سرخسها ، به استثنای بعضی گونه‌های نادر مناطق حاره ، همیشه زیرزمینی و به صورت ریزوم است. ریزوم سرخس تریکومانس آلاتوم که سرخسی کوچک است، دارای ساقه نازک با ساختاری ساده و یک استوانه مرکزی است. در برش عرضی ریزوم این سرخس بخشهای زیر دیده می‌شود. طبقه اپیدرم ، منطقه فیبر پوستی ، پارانشیم پوستی ، لایه آندودرم ، دایره محیطیه ، آوندهای غربالی ، وجود یک ردیف سلول پارانشیمی در زیر حلقه بافت آبکش ، دسته‌های چوبی مرکب از تراکئیدهای دارای تزئینات مارپیچی نردبانی که کم و بیش همراه با عناصر پارانشیم چوبی‌اند.
 

برگ سرخسها

برگ سرخس فروند نامیده می‌شود. برگها نسبت به ساقه بزرگند و اثر برگی آنها که اهمیت زیاد دارد، در محل تشکیل در استوانه مرکزی ساقه یا حتی در قطعات آن چاله‌ای ایجاد می‌کند. برگ سرخسها دارای 2 ویژگی هستند. حالت پیچیده برگ قبل از باز شدن. برگ جوان به صورت دسته عصا پیچیده است و رشد نامحدود آن.

برگها در سرخسها مستقیما از ریزوم جدا شده و رشد و توسعه آنها معمولا چندین سال طول می‌کشد. رشد برگ بوسیله مریستمی که در نوک و راس آن قرار دارد صورت گرفته و دمبرگ یا پایه آن نیز تقریبا همان ساختار تشریحی ریزوم را با اختلاف عدم قرینه محوری و داشتن قرنیه طرفی دارد. در ساختار کلی برگ ، پارانشیم نرده‌ای همراه با پارانشیم حفره‌ای تشکیل مزوفیل وجود دارد. سلولهای اپیدرمی و سلولهای روزنه‌ای کلروفیل دارند.



تصویر

 

چرخه زندگی و تولید مثل در سرخسها

در گیاهان آوندی تناوب نسلها به صورت گامتوفیت و اسپوروفیت دیده می‌شود. گیاهی که معمولا سرخس نامیده می‌شود در واقع اسپوروفیت است که بزرگ برگدار و سبز است و امکان دارد که در تمام سال باقی بماند. در فصلهای معینی از سال سلولهای سطح زیرین برگ سرخس هاگدانهای عدسی شکل پایه‌داری تولید می‌کنند. معمولا در یک نقطه برگ چند هاگدان باهم پدید می‌آیند. این دسته هاگدانها سور نامیده می‌شود. در بسیاری از موارد سورها دو ردیف منظم در دو ردیف رگبرگ اصلی برگ تشکیل می‌دهند.

در هاگدان محتوی سلولهای مادر هاگ است که پس از تقسیم میوز هاگهای هاپلوئید دارای پوشش محافظ تولید می‌کنند.سرانجام هاگدانها خشک شده و شکفته می‌شوند و هاگها بیرون می‌ریزند. بعدا این هاگها می‌رویند و گامتوفیتهای هاپلوئید را بوجود می‌آورند. اندامهای جنسی آنتریدی و آرکگون در سطح زیرین گامتوفیت ایجاد می‌شوند. آنتریدی تولید گامت نر و آرکگون تولید گامت ماده را می‌کند که از لقاح آنها تخم ایجاد شده و از رشد تخم گیاه اسپوروفیت حاصل می‌شود. و به این ترتیب این چرخه ادامه می‌یابد.
 

چند گونه از سرخسهای ایران

پرسیاوشان معمولی

این سرخس در نقاط مرطوب ، در کنار جویبارها و در حلقه چاههای آب شمال ایران می‌روید. برگ دارای دمبرگ دراز بی‌کرک و براق با پهنکی از تقسیمات کوچک است.
 

پرسیاوشان پا سیاه

قسمت انتهایی برگ این سرخس تقسیمات باریک و فراوان داشته و دمبرگ آن براق سیاه است.




تصویر
زنگی دارو

 

سرخس مار زبان

دارای دو نوع برگ عقیم و بارور است. برگ عقیم فاقد هاگدان ، بیضی شکل دارای کناره‌های کامل و برگ باور ، بسیار باریک ، لوله‌ای شکل و حامل دو ردیف اسپورانژ است.
 

سرخس بسپایک

حلقه مکانیکی اسپورانز در این سرخس ناقص بوده، رگبرگهای فرعی برگها که مرکز به لبه یا کناره آن نمی‌رسند. این گیاه در تمام سال سبز و دارای برگهای پایا یا چند ساله است.
 

زنگی دارو

ساقه زیرزمینی این سرخس پوشیده از بقایای پوسیده برگهای قبلی است. حلقه مکانیکی اسپورانژ در این سرخس ناقص است.
 

سرخس بلوطی

این گیاه بدون گل جذاب دارای ساقه‌ای خزنده است که درست در زیر سطح زمین به صورت افقی رشد می‌کند از این ساقه برگ ساقه‌های سبز رنگی به صورت عمودی رشد می‌کنند که به آهستگی برافراشته می‌شوند. سرخس بلوطی توسط بوجود آوردن هاگهای ریز در زیر برگ ساقه‌هایش تولید مثل می‌کند. هاگها در دسته‌هایی تولید می‌شوند که برای دیدن به اندازه کافی بزرگ هستند.
 



یک شنبه 15 آبان 1390برچسب:زیست ,بیولوژی,گیاهان, :: 11:30 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

.

خزه ها جورهاگ هستند ( هاگ های هم اندازه تولید می کنند )  

گامتوفیت ( n) گیاه اصلی وشناخته شده است.

گامتوفیت شامل ضمائم برگ مانند ، محور ساقه مانند و ریزوئید است .  

گامتوفیت گیاه اصلی است

ازرویش هاگ ها دونوع گامتوفیت  تولید می شود

 

رویش هاگ

 

 

گامتوفیت نر 

 

 

گامتوفیت ماده

 

اندام تولید مثل نر : آنتریدی

اندام تولید مثل ماده:  آرکگن

آنتریدی باتقسیم میتوز آنتروزوئیدهارابه وجود می آورد ودرون آرکگن تخمزا تشکیل می شود. 

آنتروزوئیدهای دوتاژکی خزه درآب شنا کرده وارد آرکگن می شوند، حاصل لقاح آنتروزوئید وتخمزا ،سلول تخم است . سلول تخم درون آرکگن رشد نموده، اسپوروفیت جوان راتشکیل می دهد.

آنتروزوئیدها ی دوتاژکی خزه

 

 

 

اسپوروفیت برروی گامتوفیت ماده تشکیل واز آن استفاده می کندبه همین دلیل گفته  می شود اسپوروفیت ،انگل گامتوفیت است .

تشکیل تخم درون آرکگن

رویش اسپوروفیت برروی گامتوفیت

 اسپوروفیت خزه

اسپوروفیت جوان رشدکرده وبالغ می شود. اسپوروفیت  بالغ شامل سه بخش پایه ، تار وکپسول است . کپسول همان هاگدان است . درون هاگدان باتقسیم میوز هاگ های هاپلوئید به وجود می آید .

پاره شدن هاگدان وخروج هاگ ها

 ازرویش هاگ گامتوفیت های جدید تشکیل می شود به این ترتیب چرخه زندگی خزه تکرار می شود.



یک شنبه 15 آبان 1390برچسب:زیست ,بیولوژی,گیاهان, :: 11:18 ::  نويسنده : ارسطو کدوری       

ساقه‌های چوبی

 

در ساقه‌های چوبی مانند گردو در نوک شاخه جوانه‌ای به نام جوانه انتهایی و در طول شاخه آن جوانه‌های جانبی وجود دارد و در پایین هر جوانه اثر آوند و اثر برگ دیده می‌شود. در طول ساقه‌های چوبی در محل ارتباط بافتهای آوندی برگ و جوانه گره وجود دارد و در سطح ساقه برآمدگیهای کوچکی به نام عدسک دیده می‌شود.

جوانه از یاخته‌های مرسیتمی تشکیل شده است. این یاخته‌ها در برابر عوامل نامساعد محیط بسیار حساس‌اند و نیاز به محافظت دارند به همین مناسب اغلب جوانه‌ها از برگهای تغییر شکل یافته‌ای به نام پولک تشکیل شده‌اند. جوانه های گیاهان علفی و معدودی از گیاهان چوبی پولکهای حفاظتی ندارند و آنها را جوانه برهنه می نامند.

 
 

ساقه گیاهان دو لپه‌ای علفی

 

ساختار ظاهری این گیاهان شبیه به ساقه جوان گیاهان چوبی است. اما جوانه‌ها برهنه و در سراسر عمر گیاه فعال‌اند. برگهای این گیاهان نمی‌ریزند و در نتیجه اثر برگها و اثر بافتهای آنها روی ساقه دیده نمی‌شود. 
 

ساقه گیاهان تک لپه‌ای

 

ذرت و نخل دو نمونه از گیاهان تک لپه‌ای هستند. ذرت تک لپه‌ای علفی است که ساقه آن از نیام برگها پوشیده شده است. اگر نیام را جدا کنیم در ساقه آن گره و میانگره دیده می‌شود ساقه در محل گره‌ها کمابیش تخم مرغی شکل و در یک نقطه فرورفته است. 
 

ساقه نخلها

 

دارای جوانه انتهایی مخروطی شکل بسیار بزرگند. که برگهای جدید و گل از آن تولید می‌شوند. اگر نقطه رشد انتهایی آسیب ببیند گیاه می‌میرد. برگها نزدیک به هم در بالای ساقه تولید می‌شوند در نتیجه میانگره‌ها کوتاهند. در ساقه نخل جوانه ، گره و میانگره بوضوح دیده نمی‌شوند. ساقه نخل رشد قطری ندارد و قطر آن از بالا به پایین یکسان است. علت قطور بودن ساقه نخل بزرگ شدن یاخته‌ای پارانشیمی ساقه و تمرکز ماده چوب و سایر مواد دیگر در دیواره‌های آنهاست. 
 

ساقه‌های تغییر شکل یافته

 

تغییر شکل ساقه اغلب با تغییر نقش آن همراه است. در هر حال ساقه با هر شکل و نقشی ویژگیهای ساختاری خود را داراست. یعنی گره ، میانگره و بافتهای مشخصی دارد. مهمترین ساقه‌های تغیر شکل یافته عبارتند از : 
 

ساقه هوایی خزنده

 

این ساقه‌ها عموما در سطح زمین بطور افقی رشد می‌کنند و دارای میانگره بلندند (توت فرنگی). برگها ریز و پولک مانند و برگ و گل در گره‌های معین یا در محل گره‌های که با زمین تماس حاصل می‌کنند تولید می‌شود. 
 

ساقه زیرزمینی

 

این ساقه‌ها اندامهای ذخیره‌ای گیاه بشمار می‌روند. با استفاده از مواد ذخیره‌ای که در طی سال اول در آنها جمع می‌شود ساقه هوایی جدیدی در سال بعد رشد می‌کند. ساقه‌های زیرزمینی به شکل ریزوم ، غده پیاز (سوخ) دیده می‌شود. در ریزوم ساقه‌ها استوانهای شکل‌اند و در زیر زمین بطور افقی رشد می‌کنند این ساقه‌ها باریک و گوشتی و دارای اندوخته غذایی هستند. ساقه‌ها دارای گره ، میانگره ، برگهای متعددند. جوانه‌ها در پایه برگهای پولکی اندامهای هوایی را تولید می‌کنند و در گونه‌های زنبق انتهای در حال رشد ریزوم برگ و گل تولید می کند. ریشه در محل گرهها تولید می شود.

در ساقه های غده ای انتهای متورم ریزوم را غده می‌نامند. سیب زمینی یک غده است. بوته سیب زمینی سه نوع ساقه دارد: ساقه‌های هوایی معمولی ، ریزوم باریک و انتهای متورم آن همان غده است. غده سیب زمینی دارای گره ، میانگره ، جوانه جانبی و یک جوانه انتهایی است. گروهی از جوانه‌ها یک چشم را تشکیل می‌دهند. چشمهای بر روی غده به وضع مارپیچی قرار دارند. هر چشم موقعیت یک گره را نشان می‌دهد. و در ساقه پیازی ساقه‌ها کوتاه و ضخیم‌اند، بطور افقی رشد می‌کنند و غذای اندوخته یا در ساقه کوتاه مثل گلایول و سیکلامن یا در پولکهای برگ مانند اطراف آن مثل نرگس جا دارند. 
 

ساقه پیچنده یا پیچکها

 

ساقه پیچنده دراز و باریک است و بافت استحکامی دارد. در تماس با هر یک تکیه گاه به دور آن می‌پیچند مانند پیچک انگور ، نیلوفر ، چسبک ، پیچکها در بخش انتهایی خود رشد سریع دارند. 
 

ساقه برگ نما

 

به شکل ظاهری ساقه برگ نما همانند برگ است. این ساقه‌ها سبز رنگند و نقش برگ را هم انجام می‌دهند و سطح این ساقه‌ها ممکن است گل ، میوه و برگ بطور موقت ظاهر شود. مانندکوله خاس ، مارچوبه
 

ساقه گوشتی

 

در عده ای از گیاهان فرایند ساختن غذا محدودی به ساقه می‌شود، زیرا برگها بسیار تحلیل رفته‌اند. این گیاهان در مواقع بارندگی مقدار قابل ملاحظه‌ای آب را در ساقه گوشت‌دار خود ذخیره می‌کنند و در فصلهای بی‌آبی از آن استفاده می‌کنند. ساقه گیاهان کاکتوس ، فرنیون ، علف شیراز جمله‌اند. 
 

ساقه خار نما

 

اغلب خارهای گیاهان ، ساقه تغییر شکل یافته یا زایده ساقه‌اند. اما خارهایی که از تغییر شکل برگها حاصل شده‌اند در بعضی گیاهان مانند زرشک و اقاقیا دیده می‌شوند. نمونه ساقه خار نما در گیاه خار مصری و لالیک دیده می‌شوند. سطح خارها دارای برگ است که دلیلی است بر ساقه بودن خار

 

I.  Modified Stems (انواع ساقه)

A.  Corm(پیاز)

 

Corm

 

B.  Rhizome(ریزوم)

 

Rhizome

 

C.  Tuber

 

Tuber

 

مورفولوژی ریشه ی گیاه

 

ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته ،املاح محلول و آب را برای تغذیه ی گیاه از زمین جذب می کند.در تعریف ریشه و مقایسه آن با ساقه ،ریشه فاقد برگ است.فقدان برگ در ریشه البته ارزش اساسی نداشته و نبود آن نمی تواند به ریشه اصالت عضو مستقلی را بدهد.گرچه ریشه نهاندانگان به طور عادی فاقد برگ است ولی با اثر دادن هورمونها و تغییر محیط کشت می تواند تحول یافته و برگدار شود.این امر در طبیعت نیز گاه به خودی خود پدید می آید.به عنوان مثال در ریزوفور بعضی از گونه های علف خوک (سلاژینلها)چنین خاصیتی تقریبا فراوان دیده می شود.

عده ای از مولفان فرق بین ریشه و ساقه را در کار فیزیولوژیکی متفاوت آنها می دانند،در صورتی که این نمی تواند تنها فرق ریشه از ساقه باشد  و منطقه مولد رشد طولی ریشه به مراتب کوتاه تراز منطقه ی رشد ساقه است.

ریشه ی اصلی در دولپه ای ها از رشد ریشچه حاصل شده،بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی می ماند.در صورتی که در تک لپه ایها ریشه ی اصلی خیلی زود از بین رفته،ریشه ی نا به جا جانشین آن می شود.ریشه های نابجا در گیاهان تک لپه مانند گندم و ذرت معمولا در نزدیک خاک و در محل یقه ظاهر می شوند.ریشه های فرعی در نهاندانگان دولپه ای با نظم و قاعده ی ثابتی در اطراف ریشه های اصلی ظاهر شده،رشد می کنند.منشا ریشه های فرعی در دو لپه ایها همیشه درونی است و از تقسیم سلولهای دایره ی محیطیه یا ریشه زا که در برابر دسته های چوبی قرار دارند حاصل شده،به تدریج با هضم و حذف بافتهای سر راه ریشه ی اصلی از آن خارج می شوند.درونی بودن منشا  (Endogene) ریشه های فرعی،تقریبا در تمام نهاندانگان عمومیت دارد ولی گاهی هم ریشه های فرعی استثنائا از پارانشیم پوستی منشا می گیرند  (Exogene) 

ریشه نا به جا

 

اگر ریشه ی ظاهر شده،حاصل از رشد ریشچه ی گیاهک دانه نبوده،یا روی اندام های دیگری مانند ساقه،برگ،لپه ها و حتی پوشش گل پیدا شود،آن را ریشه نابجا می گویند.ریشه های نا بجا مانند ریشه های فرعی منشا درونی داشته،فقط در برخی از گیاهان مانند علف چشمه ، منشا آنها خارجی است.ریشه ی نا به جا ممکن است کار جذب مواد از زمین را به عهده نداشته با شد،مثلا سبب نگاهداری گیاه به درخت دیگر شده،مانند عشقه و یا مانند بعضی از جنسهای خرما به خار تبدیل شود.بدیهی است گیاهانی که ریشه نا به جا تولید می کنند به آسانی می توانند به وسیله ی قلمه زدن تکثیر پیدا کنند.عده ی کمتری از گیاهان استعداد تولید ریشه های نا به جا را دارند،مثلا در مخروطیان ریشه نا به جا به ندرت و به اشکال به وجود می آید.

ریشه های برخی از گیاهان مانند بعضی از ترشکها   (Rumex   acetosella)   همانند ساقه استعداد جوانه زدن دارند.

مورفولوژی ریشه

 

ریشه در پایین به طور معمول منتهی به کلاهک است.پس از کلاهک ناحیه ی تارهای کشنده و بعد از آن منطقه ی ریشه های فرعی و بالاخره یقه قرار دارد که به ساقه متصل است.ریشه ی برخی از گیاهان مانند عدسک آبی دارای کلاهک نسبتا طویل ولی فاقد تارهای کشنده است، در بعضی از آلاله ها کلاهک بی دوام و زود افت ودر لادن بر عکس کلاهک دارای دو لایه ی مضاعف و با دوام است.با وجود آنکه تارهای کشنده معمولا همیشه بلافاصله بعد از کلاهک ریشه قرار دارند،در گل قاصد این تارها تقریبا در ناحیه یقه قرار می گیرند.

ریشه ها متناسب با اعمال و کاری که به جز جذب مواد انجام می دهند ممکن است تغییراتی که در زیر یه برخی از آنها اشاره می شود پیدا کنند.

1-ریشه های غده ای:در این ریشه ها،ریشه ی اصلی و فرعی پس از آنکه رشد معمولی خود را تمام کردند،رشد راسی آنها به تدریج متوقف شده،در بافتهای آنها مواد ذخیره ای متراکم و انباشته می گردد. ریشه های غده ای از ساقه های غده ای(مانند سیب زمینی) به علت نداشتن جوانه به خوبی متمایزند.شکل کلی ریشه های غده ای تقریبا بیشتر دوک مانند است ولی ممکن است کروی یا تخم مرغی شکل نیز بشود.

2-ریشه های مرکب:مانند ریشه ی ثعلبها که غده ای ساده یا پنجه ای شکل اند،هر غده در این ریشه ها از الحاق چندین ریشه ی فرعی به وجود می آید.چنانچه از این ریشه ها برش عرضی بگیریم چندین استوانه ی آوندی پراکنده در یک پارانشیم عمومی دیده می شود.

3-ریشه هایی که وظیفه ی مکانیکی دارند:مانند ریشه های خار مانند بعضی نخلها و یا ریشه های هوایی   Ficus       bengalensis    (لور) و ریشه Zannichellia  که از این دسته به شمار می آیند.

4-ریشه های مکنده: گیاهانی مانند   Viscum album  (دارواش)،سس، گل جالیز دارای ریشه های مکنده یی هستند که وارد تنه ی گیاه (ریشه،ساقه،برگ) میزبان که ممکن است درخت،درختچه و علفی باشند شده،شیره ی غذایی را از آنها جذب می کنند.

5-ریشه های برگی شکل:ریشه ی بعضی از ثعلبهای نواحی حاره که در سطح خاک یا در هوا قرار دارند مانند برگ یا ساقه های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده،عمل کربن گیری را انجام می دهند،به این ریشه ها،ریشه های برگی می گویند.گیاه   Trapa natans  که یک گیاه آبزی است در محل بند های ساقه دارای ریشه های نا به جای سبز رنگ با کلروفیل فراوان است،این ریشه های نا به جای ساقه وقتی بر اثر رشد ساقه در عمق بیشتر آب فرو می روند به تدریج کلروپلاست خود را از دست داده،رنگ تیره به خود می گیرند.

 
II.  Root Anatomy(ساختمان ریشه)
 
A.  Basic Root Structure(ساختار کلی)
 
1.  Observation
 
Radish Root  Root Hairs
 
 
2.  Wet Mount
 
Agrostis Root  Agrostis Hairs
 
 
B.  Longitudinal Section(برش طولی)
 
Allium Root Tip ls
 
 
C.  Dicot Root Cross Section(ریشه گیاه دولپه ای)
 
1.  Prepared Slide
 
Ranunculus Root old xs   Ranunculus Root old - stele
 
 
Ranunculs Root young xs
 
 
2.  Freehand Section
 
D.  Woody Dicot Root(ریشه ی چوبی شده گیاه دو لپه ای)
 
Tilia Root xs
 
E.  Monocot Root Cross Section(ریشه ی گیاه تک لپه ای)
 
1.  Prepared Slide
 
 
Smilax Root xs
 
 
2.  Freehand Section
 
F.  Branching of Roots(ریشه های منشعب)
 
Vicia Root branch xs
 
G.  Root Systems
 
1. Taproot vs Fibrous roots(ریشه های فیبری و اصلی)
 
Tap Root  Fibrous Roots
 
 
2.  Adventitious Roots(ریشه های اکتسابی)
 
 
Corn Adventitious Roots  Philodendron Adventitious Roots  Kalanchoe Adventitious Roots
 
 
III.  Modified Roots
 
A.  Haustorium
 
Cuscuta Flowers  Cuscuta  cuscuta Haustorium
 
B.  Mycorrhiza
 
Ectomycorrhizae  Endomycorrhizae
 
C.  Root Nodules
 
 Rhizobium Nodule
 
D.  Storage Roots(ریشه های ذخیره کننده)
 
Carrot  Beet  Sweet Potato
 
E.  Root Grafts
 
F.  Root Sprouts


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد